۱۳۸۹/۰۲/۱۰
پادشاهی ماد،قیام ضحاک و برآمدن نخستین پادشاهی در ایران
توسط فرج سرکوهی (منتقد و روزنامه نگار)
کتاب «پادشاهی ماد»،نوشته اقرار علی یف،عضو فرهنگستان علوم جمهوری آذریابجان،که برگردان فارسی آن در هفته گذشته با ترجمه کامبیز میربهاء منتشر شد،دومین مرجع مهمی است که در باره تاریخ نخستین سلسله پادشاهی در فلات ایران به زبان فارسی منتشر می شود.
در دهه چهل کریم کشاورز با ترجمه دقیق و روان کتاب معتبر و جامع «تاریخ ماد»اثر میخایلوویچ دیاکونوف،از معتبرترین باستان شناسان و مورخان شوروی سابق،نخستین مرجع معتبر را در این زمینه به فارسی ترجمه کرد.
در تبلیغات رسمی دوران پهلوی کورش هخامنشی و هخامنشیان بنیان گذاران امپراطوری ایران معرفی می شدند اما اغلب مورخان و باستان شناسان مادها را نخستین قومی می دانند که نخستین سلسله پادشاهی را در بخش های مهمی از فلات ایران پدیدآورده و قوی ترین قدرت همجوار روزگار خود،حکومت آشور، را از پای درآودند.
تاریخ،فرهنگ و تمدن مادها و بررسی روندهای اجتماعی،اقتصادی، نظامی،فرهنگی و طبقاتی که به تشکیل و سقوط این سلسه انجامید از بحث انگیزترین فصل های تاریخ ایران است.
تاریخ از هر منظر و دیدگاهی که روایت شود بازآفرینی و بازسازی گذشته از منظر حال نیز هست و هم از این روی تحلیل هر اثر تاریخی یا هر روایتی از گدشته بی تحلیل منظر راوی ممکن نیست.
دو کتاب تاریخ ماد و پادشاهی ماد تاریخ ایران باستان را از منظری متفاوت با منظر ناسیونالیست های ایرانی روایت می کنند و هم از این روی هر دو کتاب تحلیلی متفاوت از تحلیل متون دوران ساسانی،شاهنامه و متون رسمی دوران پهلوی به دست می دهند که فصل هایی از آن چون نقد روایت داریوش اول از ماجرای گئوماتای مغ، نقد روایت شاهنامه از ماجرای کاوه و ضحاک و فریدون و شخصیت سیاسی کورش و داریوش اول مباحثی بحث انگیزاند.
اقرار علی یف در یازده فصل کتاب پادشاهی ماد با عنوان هائی چون «گفتاری پیرامون منابع تاریخ ماد»،«وضعیت طبیعی و جغرافیایی ماد باستان»،«ماد و فلات ایران در عصر پارینهسنگی»، مسئله زبان ها و خاستگاه مادها»،«ماد و فلات ایران در عصر مس و مفرغ»،«اولین شواهد مکتوب درباره ماد و مادها»، «آغاز دولت ماد»، «تحکیم و گسترش دولت ماد» و «مادها و هجوم اقوام کوچنشین»ابعاد مهمی از تاریخ ماد را بررسی می کند.
علی یف می کوشد تا به پرسش های مهمی چون زبان،دین و خاستگاه مادها و دلایل سقوط این سلسله به دست شاهان هخامنشی،زمینه های برآمدن هخامنشیان و تحولات ساختاری و طبقاتی جوامع آن روزگار پاسخ داده و در پرتو این مباحث حکایت بردیای دروغین و اسطوره کاه و ضحاک را نیز از منظر خود تحلیل کند.
مادها به گفته اغلب مورخان در قرن های هفتم تا نهم پیش از میلاد اقوام گوناگون ساکن در بخش مهمی از فلات ایران را متحد کرده یا به اطاعت خود درآورده،در بخش مهمی از فلات ایران سلسله ای قدرتمند پدید آورده و «هگمتانه» را چون پایتخت خود بنا کردند.
برخی باستان شناسان زبان مادی را زبانی هندواروپائی و این قوم را پیرو آئین میترا می دانند وبر خی برآنند که زرتشت تاریخی به دوران مادها ظهور کرده است.
نام مادها به کرات در کنیبه های آشوری،نوشته های هردودت،مورخ یونانی و در عهد عتیق آمده است.
به گفته متخصصان تاریخ ماد دیاکو نخستین پادشاه ماد حدود ۷۲۸ پیش از میلاد به سلطنت رسید و قدرتمندترین پادشاه ماد «هوخشتره» ،که علیه امپراطوری آشور با بابل متحد شده بود،در سال ۶۱۴ پیش از میلاد شهر آشور پایتخت امپراطوری آشور را تسخیر کرد و به عمر این پادشاهی پایان داد.
پادشاهی ماد را کورش هخامنشی از پای درآورد اما گئوماتای مغ،که به گفته اکثر مورخان از قوم ماد بود،بر بستر نارضایتی های گسترده ای که در سال های پایانی سلطنت کمبوجیه هخامنشی و لشکر کشی او به مصر پدید آمده بود،علیه شاه هخامنشی شورید و چند سالی به قدرت رسید.اشراف پارس به رهبری داریوش اول گئوماتا را سرنگون و اصلاحات سیاسی،اقتصادی و دینی او را که به زیان دربار و اشرف بود ملغی کردند.
اغلب مورخان قیام گئوماتای مغ را بن مایه اصلی اسطوره ضحاک و فریدون می دانند.این رویداد در روایت داریوش اول،که از منظر اشراف پارس بازآفرینی و نقل شده است،به حکایت گئوماتای مغ یا بردیای دروغین برگردانده شد اما در حافظه تاریخی مردمان در قالب حکایت قیام ضحاک بازآفرینی و ثبت شد.
به گفته این مورخان اسطوره مردمی ضحاک و فریدون به دوران ساسانیان به سود اشراف و دربار باردیگر بازسازی و در قالبی متفاوت با ساختار نخستین خود در منابع ساسانی ثبت شد.
روایت های ثبت شده دوران ساسانی دستمایه حکایت فردوسی از این ماجرا است اما فردوسی با بازآفرینی خلاقانه روایت های ثبت شده در منابع ساسانی از رویداد تاریخی و همه روایت های پیش از خود فرارفت و اسطوره کاوه و ضحاک و فرویدن را از منظر خود خلق کرد.
دیاکونوف در کتاب تاریخ ماد و علی یف در پادشاهی ماد این مباحث را نیز بررسی و تحلیل کرده اند.
© 2010تمام حقوق این وبسایت بر اساس قانون کپیرایت برای رادیو فردا محفوظ است.
http://www.radiofarda.com/content/f3_bookreview_Iran_history/2028941.html
گرگان زندگی می کند به اروپا و امریکا سفر کرده . سالهای نوجوانیش را به جای کلاس درس،در آباد کردن زمینهای شرق گرگان گذشته است. با دستان خالی همراه پدر و برادرانش کار کرد و صاحب زمین شد. حالا که سنی از او گذشته همچنان دستانی قوی دارد.گاهی به تلخی و با بغضی تعریف می کند که همیشه دستهایشان زخم بود. جوانی آنقدر کار می کرد که شب و روز نمی شناخت.دوران پس از جنگ جهانی دوم روزگار سختی بر مردم ایران گذشت.
مشغول رانندگی در اتوبان بودم و کنارم نشسته بود، با دقت به ساختمان ها و خیابان ها نگاه می کرد گویی اولین بار است که به تهران آمده، هر آن منتظر بودم ببینم چه میگوید.. از پل چمران که گذشتیم سکوت سنگین را شکست و با تندی گفت: این پل رو می بینی! می تونه یکی از این دهاتا رو آباد کنه! آخه چه معنی داره این همه آدم جمع کردن تو تهران و دهاتیا دهشون میذارن و میان اینجا !
اون ساختمونا رو نگاه کن .. هی گفت و گفت .. انگار می خواست همه ی انرژیشو فریاد بزنه، چهره ش سرخ سرخ شده بود. خوب شد رسیدیم...چون هیچ پاسخی براش نداشتم..
قباد یاری هموطن گرامی در تارنگار ده دهیاری از کوشش هایش برای آبادانی روستای تاج آباد می گوید
کتابخانه ی کوچکی به راه انداخته که موجب شده تا فرزندان آن گوشه از سرزمین مان دوباره به کلاس درس و تحصیل علم باز گردند.
در یکی از یادداشت هایش نوشته است:
به قول عطار:
گر مرد رهی میان خون باید رفت / از پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به ره نه و هیچ مپرس / خود راه گویدت که چون باید رفت
برایش نوشتم:
بیشتر چه کتاب هایی مورد نیاز هست.درسی، کمک درسی و یا داستان و..فرزندانم که بزرگتر می شوند کتاب های خواندنی و کمک درسیشان را به دوستان و فامیل می دهم و از آنها می خواهم فرزندانشان که خواندند به دیگران بدهند.آیا فکر می کنید این کتابها به کار شما بیاید.چگونه می توانیم به شما کتاب برسانیم.
زنده باشید و تندرست
گام هایتان استوار
زندگی شما و خاندانتان سراسر شاد
در پاسخم نوشتند:
ممنون از شما رفیق گرامی
در پستهای قبلی نوشته ام که در حال تشویق بانوان به ادامه ی تحصیل هستیم و به کتابهای درسی و کمک درسی و حتی سی دی کمک درسی و ... نیاز آنی داریم. به علاوه بسته به توان دوستانی همچون شما دارد. برای کتابخانه ی روستا هم اگر کتاب بتوانید بفرستید کار نیکویی انجام خواهید داد. کتاب کودک, رمان, شعر, ... گاهی اوقات پرتوقع می شوم و لیست می دهم اما این بار از شما می خواهم هر آنچه را که دوست دارید به آدرس همدان - شهرستان بهار - روستای تاج آباد (رسول آباد) سفلی دفتر دهیاری - ارسال بفرمایید.
ای کاش می توانستم هزینه پست اش را می دادم تا شرمسار هموطنان عزیزام نشوم.
عکس از فرناز
هشدار به جوانان ایرانی مکیاول سیاستمدار معروف ایتالیائی سده 16 در کتاب «هنر جنگ» مینویسد « اگر بخواهی ملتی را به بردگی بکشی، فرهنگ او یعنی هویت او را درهم بشکن. و اگر فرهنگ او غیر قابل خرده گیری بود، تا آنجا که بتوانی از ابزار دروغ استفاده کن و با دروغ آنرا از پای در بیاور، چون زمانی که ابزار «راستی» را در دست نداری، دروغگوئی بزرگترین عامل پیروزی است» .
اگر تندبادی براید ز کنج / بخاک افگند نارسیده ترنج
ستمکاره خوانیمش، ار دادگر؟ / هنرمند گوییمش، ار بیهنر؟
اگر مرگ دادست، بیداد چیست؟ / ز داد این همه بانگ و فریادچیست؟
ازین راز جان تو آگاه نیست / بدین پرده اندر ترا راه نیست
همه تا در ِ آز رفته فراز / به کس بر نشد این در ِ راز باز
به رفتن مگر بهتر آیدت جای/ چو آرام گیری به دیگر سرای
http://mosbateman.blogfa.com/post-4176.aspx
http://www.reflexion.mihanblog.com/extrapage/ostore
چرا اسطوره؟
اسطوره ها قصه هایی برای خواب کودکان نیستند، پیچیدگی ها و گستردگی مفاهیم مطرح شده در اسطوره ها و بیان نمادین آنها خبر از راز شگفتگ انگیز آن می دهد. مفاهیمی مانند، خدا، ماهیت انسان، شب و روز و... در اسطوره ها نشان جهان شمولی اسطوره هاست حتی اگر اسطوره در قومی بدوی و کوچک در قلب آفریقاست شکل یافته باشد.
یونگ اسطوره ها را تجلیات روانی و بازنمودی از جوهر روح قلمداد می کند و معتقد است اساطیر و رویاها انعکاسی از مفاهیم کهن هستند؛ که مفاهیم کهن سرمایه انسان و چکیده و عصاره تجارب نسل های بی شمار گذشته است و در همه ی افراد بشر یکسان است. علت این یکسانی؛ یکسانس ساختمان مغز نژادهای مختلف آدمیان و ناشی از تحول مشترک آن هاست.«مفاهیم کهن» که ناخوداگاه جمعی را تشکیل می دهند بسیارند از آن جمله:مفاهیم وحدت، قهرمان، قدرت، خدا، شیطان، مرگ، زندگی پس از مرگ،...
یونگ خودآگاه و ناخوداگاه را به وجود جزیره ای در اقیانی شبیه می داند، ناخوداگاه همان طبیعت است، بنابراین بی نهایت گسترده، ژرفو از نظر کمی و کیفی بمراتب غنی تر از زندگی در جزیره است.
"هر پیشرفت فرهنگی، از دیدگاه روان شناسی، افزایش خودآگاه است، و درک خوداگاه تنها به وسیله ی تشخیص ممکن است، پیشرفت همیشه با فردیت آغاز می شود. یعنی تک افتاده که به تک افتادگی خود آگاه است، و راهی جدید را که هنوز پیموده نشده می گشاید.»
پس چنین فهمیده می شود که روان نیاکان بسیار دور ما پس از رسیدن به آگاهی بر وجود خویش و پس از برخورد با رخدادهای طبیعی این دریافت خود را با ساخت اسطوره و استعاره و یا به عبارتی فرافکنی نمایش درونی خویش بر رخدادهای طبیعی به گونه ای نمادین بیان کردند.
در تمام متون و نقش های بازمانده از اقوام کهن و بدوی اسطوره و داستان هایی در مورد خلقت، سفر پیدایش، تفکیک شدن انسان به دو جنس، تولد و آیین های تدفین دیده می شود که کم و بیش خمیر مایه های یکسانی دارند؛ در تمامی اسطوره ها تلاش برای تببین جهان و انسان هست؛ و سپس در انطباق این ادراک با اجتماع انسانی، آیین ها شکل یافتند.
جوزف کمبل پژوهشگر و اسطوره شناس ؛ طراحی اسطوره های کهن را به منظور هماهنگ ساختن ذهن و جسم می داند؛ که به صورت نمایدن حقیقتی در مورد انسان یا جامعه بیان می دارند. کمبل معتقد است که اسطوره ها اساسا دارای چهار کارکرد هستند :
1- نقش عرفانی: درک شگفتی جهان و انسان، و تجربه ی حرمت در مقابل این رازاست.
2-بعد کیهان شناختی که علم به آن می پردازد.
3- نقش جامعه شناختی است، حمایت کردن از یک نظم اجتماعی معین و اعتبار بخشیدن به آن ( مثل قوانین اخلاقی)
4- تعلیم و تربیت- به نحوه سپری کردن یک زندگی انسانی تحت هر شرایطی می پردازد.
پس می توان نتیجه گرفت که اسطوره ها در حال ایجاد شدن هستند. وبنا به نظر «کمبل» یک اسطوره زمانی ایجاد می شود که" قهرمانی شهامت روبرو شدن با آزمون های جدیدی را پیدا می کند پس از پیروزی ؛ مجموعه ی کامل و جدیدی از امکانات در عرصه ی تجربه ی تفسیر شده را در اختیار ذیگران می گذارد" و چنانچه جامعه از این یافته های جدید استقبال کند اسطوره شکل می گیرد.همانند کار بودا، کنفوسیوس، عیسی، موسی و... که هرکدام مدتی را در انزوا سپری می کنند و پس از گذراندن آزمون های دشواری و مراقبه در خود با دریافت هایی عظیم به سوی مردم عصر خود بازمی گردند.
یونگ از این جهت اسطوره شناسی را مهم تلقی می کند که در تفسیر رویا و رمز گشایی زبان ناخوداگاه به ما کمک شایانی خواهد کرد.
«تنها خرد حقیقی دور از انسان ها، در تنهایی بزرگ زندگی می کند، و تنها از طریق رنج می توان آن را به دست آورد. فقط تنهایی و رنج است که دریچه ی ذهن را به روی آنچه بر دیگران پوشیده است باز می کند.»(ایگوکاریوگ- شمن قبیله ی اسکیوموی کاریبو در شمال کاندا)