شاهنامه

عناوین یادداشت‌ها

  • آبدارچی زبل پنج‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1387 10:30
    در برخی شرکت ها عمر مدیدیت ها بسته به عمر مدیریت شرکت سهامدار و عمر مدیریت صاحب سهام بسته به مدیریت سازمان تابعه در وزارتخانه و عمر مدیر سازمان مربوطه بسته به عمر وزیر و عمر وزیر بسته به عمر رییس جمهور و... . در بسیاری شرکتها تغییر مدیریت گاهی به دو سال یک بار و یا کمتر هم می رسد. دریکی از شرکتها آبدارچیی بود که شاهد...
  • یداله رویایی یکشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1387 14:17
    منتشر شده به وقت تهران در ساعت: ۱۱:۳۰ روز یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۷ حجمی ها»؛ رونمایی از نسخه فرانسوی اشعار یدالله رویایی میر علی حسینی (پاریس) یدالله رویایی، یکی از شاعران برجسته معاصر ایران، که از سال ۱۳۵۷ درپاریس اقامت دارد، بعد از ظهر روز شنبه ، ۲۴ فروردین، در یک جلسه بحث و شعرخوانی، در یکی از مراکز فرهنگی در پاریس،...
  • سمفونی مردگان پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1387 17:54
  • کار و بازی جمعه 16 فروردین‌ماه سال 1387 18:19
    پیام های خود را اینجا بنویسید
  • سیزده به در سه‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1387 16:02
  • خانه های روستایی سه‌شنبه 13 فروردین‌ماه سال 1387 15:44
  • سال نو مبارک چهارشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1386 18:39
    http://salaar.blogspot.com/2008/03/blog-post_19.html
  • نوروزی دگر دوشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1386 22:50
    نوروز یادگارِ پرارج ِ نیاکان، شراره ی فروزان ِفرهنگِ ایران زمین، یاد گاری ز روزگارانِِِ یگانگی و سرفرازی ِ مردم ِ ایران زمین ، بر همه ی ایرانیان پُر سرور باد.
  • فرد گرایی - ۱ چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 11:43
    بحث آزاد فرید سیاوش «چنان رفتار کن که بشریت را، چه در شخص خود و چه در هرکس دیگر، همواره به مثابه غایتی به شمار آوری و نه هرگز فقط به مثابه وسیله ای» مفهوم دموکراسی بسیار پیچیده تر از آن است که تصور می شود؛ زیرا منظوری که گویندگان و نویسندگان از به کاربردن آن داشته اند و دارند، متناسب با مقتضیات زمان و شرایط هر عصر...
  • بهار ۸۶ دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1386 13:14
    عکس از سالار
  • زنان جهان .... جمعه 17 اسفند‌ماه سال 1386 15:06
    یک از نیمکت های پارک جای دنجی قرار داره. تقریبن همیشه اشغاله ولی در مسیر اونایی قرار داره که دور ِ پارک پیاده روی می کنن. این بار دو پسر جوان با موهای ژل زده و تی شرتهای تنگ و گردنبند به گردن و شلوار جین پر از سگگ و بند و.. روی دسته ی نیمکت نشته اند و یک دختر جوان روبروی اونا ایستاده . یه خانم با لباسی سر تا پا سیاه...
  • لانه لک لک ها پنج‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1386 11:06
    http://salaar.blogspot.com/2008/03/blog-post.html
  • حسرت سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 08:49
    صبحدم تو ی حیاط رفتم تا برات گل بچینم و به مزارت بیارم. همه چی خشک و غمزده بود.هیچ گلی توی حیاط پرگلمون پیدا نکردم. آنها مدتها بود وجود تو را در حیاط ندیده بودند که گلی بدهند. همیشه تو راه می رفتی و به گل و گیاه ها با نگاه نوازششان می دادی تا غنچه کنند و گل بدهند. امروز توی اون برف صبحدم مثل دیوانه ها چند دور، دور...
  • مرا می توان یافت جمعه 3 اسفند‌ماه سال 1386 17:10
    مرا می توان یافت در یاد شهر های بمباران شده در یاد خانه های ویران شده در سکوت بهت زده این قرن خونین و شاید در خیال آینه ی شکسته ی حقیقت مرا می توان یافت در خیال دشت زیر سبزی شاخساران زیر اشک باران کنار جاری جویباران و شاید در خیال تو فریدون پیام های خود را اینجا بنویسید
  • فروغ فرخ زاد ، انسان مدرن ایرانی یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 11:28
    http://asar.name/1980/02/shahram-adilipour-forough.html Saturday shahram Adilipour-Forough فروغ فرخ زاد ، انسان مدرن ایرانی شهرام عدیلی‌پور - « انسان فروغ نه آن انسان کلی و سمبولیک نیما و اخوان ست ، نه انسان رمانتیک توللی و مشیری و نادرپور ، نه انسان اسطوره ای سپهری و نه آن شیرآهنکوه مرد شاملو که میدان خونین سرنوشت به...
  • نا کجا چهارشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1386 15:27
    میشل فوکو، فیلسوف و جامعه‌شناس فرانسوی فوکو ناکجاها را مکان‌هایی غیرواقعی می‌داند که «در راستای شباهت یا تضاد با مکان‌ واقعی شکل می‌گیرند.» از نظر فوکو ناکجا «یا تصویری بی‌نقص از جامعه و یا تصویری در تضاد با آن» است. .. فوکو باغچه و قالی ایرانی را، هم‌گروه ناکجاها قرار داده .. اما کهن‌ترین نمونه‌ی دگرجای ِ متشکل از...
  • سنگتراش دوشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1386 08:52
    سنگتراشی بود که از خودش و وضع زندگیش بسیار ناراضی بود. یک روز که از کنار خانه ی یک بازرگان ثروتمند می گذشت از میان دروازه ی باز ، او دارایی بالای او و مهمانان مهم اورا دید.با خودش فکر کرد" این بازرگان باید خیلی قدرتمند باشد" او به حال بازرگان خیلی رشک بردو آرزو کرد بتواند همانند بازرگان شود . آنچه را که انتظارش را...
  • با زخمه های عشق سه‌شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1386 21:47
    هر بار لب بالکن می نشینم ودوتار می زنم ،گنجشکی می آید و روی دسته ی سازم می نشیند ، من که می نوازم او هم می خواند و وقتی از ساز زدن باز می ایستم ، گنجشک خاموش می شود و نگاهم می کند که: بنواز ! ادامه
  • ماهی ها پنج‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1386 09:39
    این عکسها را خواهرم ترانه برای روز تولدم به من هدیه داده است و آرزو کرده است که یک روز خودم زیر دریااز ماهی ها عکس بگیرم از عمو فریدون هم بابت تبریک روز تولدم تشکر می کنم
  • ویلای مایریا - توصیف فضای داخلی بنا سه‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1386 19:25
    http://ttarc.blogspot.com/2008/01/blog-post_13.html
  • ویلای مایریا - توصیف نمای خارجی بنا شنبه 22 دی‌ماه سال 1386 18:37
    http://ttarc.blogspot.com/2008/01/blog-post.html
  • بهار ۸۶ چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:10
    عکس از سالار یک راه فرعی در نزدیکی گرگان
  • آزار ذهن چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:08
    دو رهرو در حین سفر به یک رودخانه رسیدند، زنِ جوانی را در آنجا دیدند. آن زن نمی توانست از رودخانه بگذرد، از آنها خواهش کرد اگر امکانش باشد او را به آن طرف آب ببرند . یکی از رهرو ها مردٌ د بود ولی دیگری سریعن او را روی شانه هایش از میان آب حمل کرد و در ساحل آن طرف به زمینش نهاد ،آن زن از او سپاسگزاری کرد و رفت. هم چنان...
  • Elephant and Flea چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:06
    Elephant and Flea Roshi Kapleau agreed to educate a group of psychoanalysts about Zen. After being introduced to the group by the director of the analytic institute, the Roshi quietly sat down upon a cushion placed on the floor. A student entered, prostrated before the master, and then seated himself on another...
  • Gutei's Finger چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:05
    Gutei's Finger Whenever anyone asked him about Zen, the great master Gutei would quietly raise one finger into the air. A boy in the village began to imitate this behavior. Whenever he heard people talking about Gutei's teachings, he would interrupt the discussion and raise his finger. Gutei heard about the boy's...
  • پرواز پروانه چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:04
    تائویست بزرگ، چانگ تزو یک بار در خواب دید، پروانه ایست که به این جا و آن جا بال می زند. در رویایش هیچ از اطلاعی ازهویت خود به عنوان یک آدم نداشت. او فقط یک پروانه بود. ناگهان از خواب بیدار شد و خودش را در آنجا دراز کشیده یافت، او دوباره یک آدم بود. آنگاه با خودش فکر کرد ،"قبلن انسانی بودم که خواب پروانه بودن را می دید...
  • سرنوشت چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:03
    در طول یک جنگ مهم، یک زنرال ژاپنی تصمیم گرفت که به دشمن یورش ببرد ولو اینکه تعدادافراد سپاه او بیشتر بودند. او به پیروزی سپاهش اطمینان داشت، اما سربازها دچار تردید بودند. در راه نبرد، آنها در یک معبد مذهبی توقف کردند. بعد از دعا همراه سربازان، ژنرال سکه ای بیرون آورد و گفت :"حالا شیر یا خط می کنیم،اگر شیر آمد ما پیروز...
  • Christian Buddha چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:02
    Christian Buddha One of master Gasan's monks visited the university in Tokyo. When he returned, he asked the master if he had ever read the Christian Bible. "No," Gasan replied, "Please read some of it to me." The monk opened the Bible to the Sermon on the Mount in St. Matthew, and began reading. After reading...
  • Banishing a Ghost چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1386 15:01
    همسر مردی به سختی بیمار شد. در بستر مرگ او به همسرش گفت، "من خیلی تو رو دوست دارم! و نمی خواهم ترکت کنم،و هیچ دوسن ندارم تو هم به من خیانت کنی. قول بده وقتی من مردم هیچ زنی را نبینی، در غیر این صورت روح من برای سرزنش تو خواهد آمد". برای چند ماه پس از مرگ زن ، شوهر از دیگر زنان دوری می جست، اما به ناگاه در ملاقات با...
  • هنوز نمردم سه‌شنبه 18 دی‌ماه سال 1386 20:04
    امپراطور از پیشوا گودو پرسید:پس از مرگ برای روح چه اتفاقی می افتد؟ گادو پاسخ داد: من چگونه بدانم؟ امپراتور گفت: چون شما یک پیشوا هستید گادو گفت: بله آقا ، ولی نه یک آدم مرده Not Dead Yet The Emperor asked Master Gudo, "What happens to a man of enlightenment after death?" "How should I know?" replied Gudo. "Because you...