چارتاقی کهک

بنایی فروخفته در قلب امامزده زینب خاتون
چارتاقی کهک همچون دیگر چارتاقی‌های ایران، منتسب به اواخر دوره اشکانی و دارای قدمتی در حدود دو هزار سال است. کاربری تقویمی این چارتاقی با توجه به زاویه‌های متناسب با تغییرات میل محور خورشید که ناشی از نسبت مناسب اندازه‌های پایه‌ها به فاصله میان آنها و طول هر ضلع بنا است، تأیید می‌شود. خط دیدهای چارتاقی کهک، نمونه جالبی و منحصربفردی را عرضه می‌دارد و آن اینکه در این چارتاقی برای هر یک از نقطه‌های اعتدال‌ها و انقلاب تابستانی، دو خط دید مجزا و مستقل وجود دارد. همچنین جبهه اصلی و یکی از محورهای تقارن، رو به سوی طلوع خورشید در انقلاب زمستانی دارد. این ویژگی‌ها خصوصیتی ممتاز و استثنایی به این چارتاقی بخشیده است . . .


بخش کَهَک در حدود چهل کیلومتری جنوب شهر قم و در منطقه‌ای کوهستانی و ییلاقی واقع است. این منطقه دارای پیشینه مشهور تاریخی و فرهنگی، و نیز آثار و محوطه‌های باستانی فراوان است.
در حدود دوکیلومتری شمال غربی کهک (34.21 درجه شمالی، 50.51 درجه شرقی)، بنای امامزاده‌ای به نام زینب خاتون وجود دارد که یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های منطقه است. در سال‌های اخیر بنای این امامزاده گسترش یافته و بخش‌های گوناگونی به آن افزوده شده و عملیات مرمت و نوسازی گسترده‌ای در آن انجام شده است و می‌شود.
کهن‌ترین بخش شناخته شده مربوط به امامزاده عبارت است از در چوبی منبت‌کاری شده و زیبایی که تاریخ سال 979 هجری قمری بر آن ثبت شده و اکنون در موزه باغ فین کاشان نگهداری می‌شود. صندوق منبت‌کاری شده پیشین آرامگاه نیز دارای تاریخ سال 999 هجری قمری است. مجموعه آثار و شواهد برجای مانده از بنای امامزاده (همچون در چوبی، صندوق قبر، گنبد دوپوش، ازاره‌ها و ایوان جانبی) نشان می‌دهد که در دوره صفوی توجه خاصی به این امامزاده شده و الحاقات گوناگونی در آنجا ساخته بوده‌اند. افزودن به بخش‌های بنا و آرایه‌های آن (همچون کاشی‌کاری، آینه‌کاری و کتیبه‌نویسی) در دوره قاجاریه و نیز در سال‌های اخیر همچنان ادامه دارد.
در بهمن‌ماه سال گذشته از طریق گزارش دوست گرامی و معمار برجسته، آقای مهندس روزبه خسروی که به وجود یک چارتاقی تقویمی در دل بنا تردید پیدا کرده بود، با این بنا آشنا شدم و دوبار برای بازبینی بنا و محوطه، و نیز اندازه‌گیری‌ها و محاسبات لازم به آنجا رفتم. یکبار در بامداد بسیار سرد و توفانی و پر برف بهمن‌ماه سال 1386 و بار دیگر در روزی بهاری از فروردین‌ماه 1387.
هرچند انجام اندازه‌گیری‌ها و پی‌بردن به لبه‌های اصلی پایه‌های چارتاقی و زاویه‌های میان آنها به دلیل انبوه روکاری‌های افزوده بر آن و سازه‌های پیرامون آن دشوار می‌نمود، اما رسم پلان چارتاقی و زاویه خط دیدهای آن با دقت قابل قبولی انجام شد.
سازه اصلی و بنیادین بنای امامزاده که اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، عبارت است از یک چارتاقی که شباهت فراوانی به چارتاقی‌های دیگر ایران و از جمله و دارد و دارای کاربری تقویمی است. این سازه در زمان‌های بعدی تبدیل به امامزاده می‌شود. کف چارتاقی در حدود یک تا دو متر بالاتر از کف فعلی اتاق آرامگاه بوده است. این به دلیل حفاری در صخره‌های سنگی کف چارتاقی و پایین‌بردن آن در سال‌های اخیر بوده تا بتوان بر ارتفاع اتاق افزود.
از چهار درگاه چارتاقی، دو درگاه شمال شرقی و جنوب شرقی به سوی دو تالار نوساخته امامزاده با کف هم‌سطح باز می‌شود. یک درگاه در شمال غربی به سوی اتاقی باز می‌شود که به دلیل کف مرتفع‌ ناشی از دامنه کوه، نیاز به ساخت چند ردیف پلکان برای دسترسی به آن بوده است. چهارمین و آخرین درگاه که رو به جنوب غربی دارد با دیواری الحاقی به کلی بسته شده است. در عکسی که در سال 1353 از این ضلع بنا گرفته شده، شکل و سنگ‌های اصلی این درگاه و دیوار افزوده به آن دیده می‌شود اما اکنون به دلیل ساخت‌و‌سازهای تازه، امکان دیدار آن فراهم نیست.
اتاق آرامگاه، دارای گنبدی دوپوش است. گنبد زیرین با سبک و خیز خراسانی و متداول عصر اشکانی، بازمانده‌ای از بنای اصلی چارتاقی بوده که بر بالای آن گنبد دوازده وجهی زیبایی با آجرکاشی‌های هندسی ساخته شده است.
چارتاقی کهک با شباهت زیادی به چارتاقی نیاسر، در دامنه کوهستانی‌‌ صخره‌ای ساخته شده که چشمه آبی از پایین آن می‌گذرد. چشم‌انداز شرقی بنا نیز همچون چارتاقی نیاسر، افقی هموار در نقطه انقلاب تابستانی و افقی کوهستانی در نقطه انقلاب زمستانی و تا اندازه‌ای در افق اعتدالین دارد.
به نظر می‌آید که چارتاقی کهک همچون دیگر چارتاقی‌های ایران، منتسب به اواخر دوره اشکانی و دارای قدمتی در حدود دو هزار سال باشد. کاربری تقویمی این چارتاقی نیز با توجه به زاویه‌های متناسب با تغییرات میل محور خورشید که ناشی از نسبت مناسب اندازه‌های پایه‌ها به فاصله میان آنها و طول هر ضلع بنا است، تأیید می‌شود.  

زایش مهر

زایش مهر

زایش مهر را به شما ، دوستان گرامی ،شاد باش می گویم




رد پای آیین مهر در شعر حافظ:
بر دلم گرد ستم‌هاست خدایا مپسند/ که مکدر شود آیینه مهر آیینم


پیوندها:

*یادداشت‌هایی از دیدارهای گروهی طلوع خورشید در تقویم آفتابی چارتاقی نیاسر- رضامرادی غیاث آبادی
* عکس ها از آقای پویان محسنی نیا در چارتاقی نیاسر از زاد روز خورشید

گاتها ، سرودهای زرتشت

در فاجعه ی کتاب سوزان حمله ی اعراب  در زمان ساسانیان بسیاری از نامه های باستان از بین رفته اند. گاتها ، سرودهای زرتشت از این گزند دور مانده است.از دیر باز، مغان زرتشی برای رسیدن به مقام، باید گاتها را به یاد می سپارند به همین دلیل گاتها دست نخورده سینه به سینه به امروز رسیده است.

برای ادامه یادداشتم را از کانون ایران بزرگ به اینجا می آورم:

نام کتاب: گاتها سرودهای مینوی زرتشت

دکتر حسین وحیدی

انتشارات امیر کبیر

176 صفحه

بها:14000 ریال 

بسیاری بر این گمانند که شعر و شاعری از زمان رودکی آغاز گردیده است ، ولی ایرانیان باستان دارای شعر بودند که گاتها از کهن ترین سروده ها است.گاتها به  زبان اوستا در 1768 پیش از میلاد سروده شده است.

ایرانیان از آن تاریخ یکتا پرست و دارای کتاب بودند. در گاتها ، سروده ها سراسر ، فراخواندن مردم به راستی ،اندیشه ی نیک و خرد ورزی و باز داشتن از پیوند با دُروند است. 

 دو سروده از گاتها: 

2/47

کسی که در پرتو پاکترین اندیشه ها،

راه بهترین را می پوید،

و زبانش گویای اندیشه ی نیک است،

و دستهایش

به کارهای پارسایی گشوده است،

تنها یک اندیشه دارد:

اهورامزاد، آفریننده و پروردگار و سرچشمه ی

راستی است

 

8/34

ای مزدا،

براستی ، دُروندان،

با کردارهای خود ما را هراسان می دارند،

زیرا آنان ،

برای مردم تباهی و ویرانی می آورند،

توانمندانشان به ناتوانان ستم می کنند،

با آیین تو دشمنی می ورزند،

هیچ گاه به راستی نمی اندیشند،

و از اندیشه ی نیک می گریزند و روی می گردانند.

 


اوستا، زبان ایران باستان و ریشه ی بسیار زبانها ی آریایی است .سروده های گاتها دارای موسیقی ای است که هم اکنون  موبدان زرتشتی در آ تشکده ها می خوانند. وزن و آهنگ در گاتها  به وسیله پژوهشگران  به اثبات رسیده است. در فصل «آهنگ گاتها» در این کتاب می توانید به چند نمونه آن دست یابید.

زبان اوستایی ریشه ی زبان فارسی است و میان زبان اوستایی  و دیگر زبان های آریایی همانندی های بسیاری است که در  فصل پایانی کتاب ده صفحه  به شکل زیر نمونه هایی آورده شد است و باقی را نگارنده به زبان شناسان واگذارده است.

فارسی      اوستایی           انگلیسی 

      

  arm   بازو            اَرمَ                 

 است        اِسته                     Is  

دُروند=پیرو دروغ، گهراه از راستی و پاکی، زیان رسان، نادرست و تبهکار و ویرانگر و نابکار. یلد آوری می شود در اوستا واژه «دروغ» دارای معنی بسیار گسترده ای است که همه ی بدی ها را در بر می گیرد. ناراستی ، ناپاکی، زیان ، نادرستی، تباهکاری، ویرانگری و نابکاری.

راز واژه«رنج» در نیم بیت «بر آسوده از رنج روی زمین

 
 


در نشست های شاهنامه شناسی کانون ایران بزرگ دکتر حسین وحیدی سخنرانی  می کنند. استاد بسیار افتاده و شیرین بیان هستند. در نشست پیشین در باره ی نیم بیتی از شاهنامه از روی یک متن خواندند در پایان یک کپی از آنچه ایشان در دست داشتند، گرفتم و هم اکنون اینجا می نویسم. در یادداشت های دیگر بیشتر  از گفته های ایشان خواهم نوشت.
راز جشن نوروز در شاهنامه
دکتر حسین وحیدی
دریای جاودانه و بیکران شاهنامه از دیدگاههای گوناگون ارزشمند و در خود بررسی است که یکی از این دیدگاهها رازهای نهفته در شاهنامه است که دراین نوشتار برای نمونه راز جشن نوروز در شاهنامه بررسی می شود.
فردوسی بزرگ در باره چگونگی برپایی جشن نوروز در زمان جمشید می فرماید:
سر سال نو هرمز فروردین  / بر آسوده از رنج تن دل زکین
در برخی از نسک های (متن) شاهنامه نوشته شده است:
سر سال نو هرمز فروردین / بر آسوده از رنج روی زمین

راز نهفته در این سروده فردوسی همین واژه (رنج) است. در زمان جمشید چه رنج بزرگی تن ها را در ایران و یا سراسر زمین فرا گرفته بود که با پایان آن و بر آسودن تن ها در ایران و یا سراسر زمین از رنج در روز هرمزد، روز یکم فروردین جشن بزرگی برپا شد. بفرموده فردوسی جشنی این چنین:
سر سال نو هرمز فروردین / بر آسود از رنج دل زکین
به نوروز شاه گیتی فروز / بر آن تخت بنشست فیروز روز
بزرگان به شادی بیاراستند / می و رود و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ از آن روزگار / بمانده از آن خسروان یادگار

برای شناخت و دریافت راز برپایی این جشن بزرگ، جشن نوروز، روز نو،... دیدگاه دانشمندان امروز را بررسی می کنیم و سپس نوشته هایی را از زبان پهلوی و اوستایی می آوریم:

امروز دانشمندان ستاره شناسان با وهانهای(دلائل) دانشی دریافته اند که در زمانی نزدیک به هشت هزار سال پیش یم ستاره دنباله دار به زمین نزدیک می شود که با این رویداد سرما و یخبندان سخت سرزمین های سرد و توفان سرزمین ها و دریاهای گرم را فرا می گیرد.

در باره این رویداد در نوشته های پهلوی و اوستایی کهن در ایران می خوانیم:«در ماه فرودین ، روز هرمزد ، به نیمروز که روز و شب برابر بود، پتیاره تاخت و چون شب در رسید به زمانی که گوزَهَر چون ماری ایستاده بود، سر به دو پیکر و دم به نیمسب که میان سر و دمب هر گاه شش اختر بود، موش پری دمب دار پر دار برجست و بر خورشید و ماه و ستارگان آمد و مینوهای دیوی بر مینو های ایزدی چیره شدند».
اهورامزدا، خدای آفریننده همراه ایزدان آسمانی برای گفت و گو در آریاویچ که از رود ونکوهی دائی تی سیراب می شود جای دیدار نهاد، جمشید، شبان نیکوروی، برای گفت و گو با بهترین مردان در ایرانویچ جای دیدار نهاد.
اهرامزدا با ایزدان مینویی به دیدارگاه به ایرانویج که از رود ونگوهی دائی تی سیراب می شود به دیدار جمشید خوب رمه با بهترین مردمان ارانویج بر آمد.
اهورمزدا به جمشید گفت: ای جم نیک دار، پیر ویونگهان، تو را آگاه می سازم که بر جهان اُستومند زمستان های بد و سخت و مرگ آور با سرمای سخت خواهد آمد و برف سنگین و دانه درشت خواهد بارید که در بلندترین گریوه ها به بلندی یک آردوی خواهد رسید.

در این هنگام همه چا پایان و ستوران از بالای کوهها و از جاهای دور افتاده و از ژرفای دره هابه پناهگاههای زیرزمینی پناهنده خواهند شد.
پیش از زمستان آن دهیو دارای چراگاههای پر و انبوه بود، اما پس از آب شدن یخبندان جای پای گوسفند نیز دیده نخواهد شد.

تو باید ای جم ، یک باروی بزرگ بسازی که درازای آن از هر چهر سو یک آسپریس باشد . در آن بارو باید از تخمه چارپایان ریز و درشت و از نژاد مردمان، سگ ها پرندگان و آتش سرخ و سوزان جای دهی . بارویی که از هر سو به دارازای یک آسپریس برای مانش مردم و جای گاوان و ستوران باشد.
در این بارو باید آب را دریک بستر به درازای یک هاسر روان سازی و پرندگان را در کنار بارو و در یک چمنزار همیشه سبز و خرم بایستانی و کده و مانهای فراز اشکوب با تالار و ایوان بسازی.

تو باید در این بارو از مرد و زن و از گونه های جانوران نرینه و مادینه بهترین و نیکوترین ها را جای دهی.
...
ادامه را با کلیک روی عکس ها بخوانید تا در فرصتی دیگر تایپ آن را به پایان برم و به یادگار در شبکه اینترنت به جای ماند 1