علم در دیوان مثنوی مولوی
الف:زمین و نیروی جاذبه
چون حکیمک اعتقادی کره است ---- کسمان بیضه زمین چون زرده است
گفت سایل چون بماند این خاکدان ---- در میان این محیط آسمان ؟
همچو قندیلی معلق در هوا ---- نی به اسفل میرود نی بر علا
آن حکیمش گفت کز جذب سما ---- از جهات شش بماند اندر هوا
همچو مغناطیس قبّه ریخته ---- درمیان ماند آهنی آویخته
در ابیات فوق کرویت زمین و در حالت تعادل ماندن آن توسط شش نیرو(در فضای سه بعدی شش مولفه نیرو برای این تعادل به کار میرود)وفضای اطراف زمین به قبّه مغناطیسی تشبیه شده است که زمین را مانن آهنی در میان خود آویخته نگه دارد
ب-انرژی و انفجار اتمی
آفتابی در یکی ذره نهان ----ناگهان آن ذره بگشاید دهان
ذره ذره گردد افلاک و زمین ----پیش آن خورشید چون جست از کمین
امکان استخلاص انرژی(ناگهان آن ذره بگشاید دهان) همچنین در عظمت و قدرت تخریب ناشی از تبدیل این انرژی بالقوه به بالفعل اظهار می دارد که ذره ذره گردد افلاک و زمین پیش آن خورشید چون جست از کمین
ج- ذرات بنیادی
این یکی ذره همی برد به چپ ---- و آن دگر سوی یمین اندر طلب
ذره ای بالا وان دگر ، نگون ---- جنگ فعلی شان ببین اندر سکون
این جهان جنگ است چون کل بنگری ---- ذره ذره همچو دین با کافری
د- عدم قطعیت
کاشکی هستی زبانی داشتی ----تا ز هستان پرده ها برداشتی
هرچه گوئی ای دم هستی از آن---- پرده دیگر براو بستی بدان
هر گونه پرده برداری و بیان توصیفی از هستی را موجب حجاب و بسته شدن پرده ای دیگر بر سایر جنبه های واقعیت هستی می داند
ه- تکامل و انبساط عالم
این جهان زاید جهان دیگری---- این حشر را وانماید محشری
و-گرانش و جاذبه
ذره ذره گاندر این ارض و سماست----جنس خود را همچو کاه و کهرباست
ز-فرآیند نوشوندگی
هر نفس نو میشود دنیا و ما----بی خبر از نو شدن اندر بقا
عمر همچون جوی نونو میرسد----مستمری مینماید در جسد
fridoun
has left a new comment on your post
Movlana was a theosophist poet. A thoughtful intellectual. We do not need to link him with science or any other disciplines in order to say he was great.
It is rather strange that when we admire someone we tend to exaggerate about everything he or she does.
فریدون گرامی
چون کامنتینگ بلاگر باز نمی شود پیام شما را به اینجا منقل کردم تا سایر دوستان قادر به خواندن آن باشند
قصد داشتم اعتراض خود را نسبت به این روش که سعی کند با استفاده ابزاری از علوم ....
ببخشید که ادامه ندادم با فرمایش فریدون و شیوه ی فرموده ی ایشان موافقم . سراسر این کتاب مبالغه است و هیچ ارزش علمی و تحقیقی ندارد
چند روز پیش کتابخانه بودم کتابدار جدیدی بود و دومین بار بود می دیدمش. بار اول که دیدمش خود رییس کتابخانه اومد کار منو راه انداخت و این کتابدار جدید هم پیش خودش فکر کرد من کی هستم . این دفعه با احترام گفت شما بفرمایید داخل مخزن .من که از خوشحالی نمی دونستم چی بگم یک پرسه حسابی زدم . رفتم سراغ قفسه مثنوی ها . لابلای کتابها این کتابی که وصفش در این پست آمده پیدا کردم کتاب به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته شده به یکی از فصل ها که رسیدم دیدم بعد از دو بیتی از مولانا ده صفحه فرمول نوشته که آن دو بیت را ثابت کند با خودم گفتم این دیگه کیه چه جوری روش شده اینا رو بنویسه!!! از فیروز پرسیدم این نویسنده رو می شناسی ؟وقتی کتابو دید خونش قل قل می جوشید به من گفت این نویسنده رو پیدا کن من می خوام جوابشو بدم . در اینترنت سرچ زدم دیدم باید استاد دانشگاه شیراز باشد به فیروز گفتم حالا بیا و از خیر ش بگذر من تو وبلاگ می نویسم تو بیا آنجا بنویس .قبول کرد ولی باز هم مثل همیشه گرفتار روزمرگی شد و نتوانست پاسخی بنویسد من هم گفتم خوب باشد تا ببینیم دوستان چه نظری دارند
...
سلام
چیز جدیدی نیست حکمای تائویی و بودایی ۱۰۰۰ سال قبل از مولوی و ۳۰۰۰ سال قبل از هر عارفی ایرانی از راه درون نگری قوانین حاکم بر هستی را کشف کرده بودند.
در حقیقت مولوی همه آن حقایق را به زبان شعر بیان کرده است .
به گمانم پروانه بانو اینها که گفتید شدند ویژگی های پست مدرنیسم.
شما هم که از خودمونی بانو....!
به وبلاگت رفتم و خبرت را خواندم. نمیدانم چرا تاریخ عوض نمیشه و دائم تکرار میشه
..
در مورد من گفتی من همینم که هستم بد یا خوب مدرن یا عقب مانده یا ... سعی من در زندگی این بوده
سلام.خسته نباشید.چند وقتیه از اقای سعیدی هیچ خبری نیست.شما ازشون خبری دارید؟کجا هستن وایا خیال برگشتن دارند؟
سلام صدف جان
من هم خبری از سعید ندارم کمی کسالت داشتم سعی می کنم امروز یا فردا زنگی به او بزنم
سلام
خوب هستید؟ من و مت بالاخره آمدیم.
راستش را بخواهید من هم نگاه کردن به آثاری مثل مثنوی را از این زاویه را زیاد نمی پسندم