گربه و آیین مذهبی



گربه و آیین مذهبی

داستان های ذن-17

وقتی یک استاد بودایی و پیروانش شروع به مراقبه عصر نمودند گربه ای که در آن معبد بود آنچنان سرو صدایی براه انداخت که آنها نتوانستند تمرکز کنند . لذا استاد دستور داد که گربه را هنگام مراقبه عصر حبس کنند .ـ
سالها بعد، وقتی استاد از دنیا رفت گربه همچنان در طول زمان مراقبه حبس می شد. سرانجام وقتی گربه مرد، گربه ی دیگری به معبد آورده شد و آن را هم هنگام مراقبه بعد از ظهر حبس می کردند.ـ
قرن ها بعد ، شاگردان تعلیم دیده ی آن معبد طی رسالات مذهبی در مورد اهمیت مناسک مذهبی حبس گربه در هنگام مراقبه بسیار قلم زدند.ـ


When the spiritual teacher and his disciples began their evening meditation, the cat who lived in the monastery made such noise that it distracted them. So the teacher ordered that the cat be tied up during the evening practice. Years later, when the teacher died, the cat continued to be tied up during the meditation session. And when the cat eventually died, another cat was brought to the monastery and tied up. Centuries later, learned descendants of the spiritual teacher wrote scholarly treatises about the religious significance of tying up a cat for meditation practice.
 
نظرات 7 + ارسال نظر
باغ رویاها جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 13:27 http://www.baghroyaha.blogsky.com

خداحافظ همین حالا



همین حالا که من تنهام



خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام



خداحافظ کمی غمگین



به یاد اون همه تردید
...............
سلام . خوبید؟برای اولین بار از وبلگتان دیدن میکنم . مطالب خوب و پر باری نوشتید .موفق باشید

خداحافظی کردن خودش یک هنره ،نه اینکه نیومده خداحافظی می کنی!!!

passion جمعه 13 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 16:45 http://www.gedichte-w.blogspot.com

خاونم اسماعیل زاده

واقعن انتخاب بجایی بود . تمامی مناسک .... در برگیرنده ء همین سنت های اتفاقی ست . دست مریزاد . بهترین حدیث پاره یی بود که خواندم ! .

بدرود

فیلدوست شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 11:51 http://philldoost.blogfa.com

زیباترین بدعتی مذهبی ای بود که تا حالا شنیده بودم.
از نسل ۵۷ تا ۸۶ تفاوت خیلی زیاده. مثل از دوستی با ذن تا دوستی با فیل...!!

ولی نظر من خلاف شماست (در مورد تفاوت نسل ها)

حسام شنبه 14 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:18 http://hessamm.blogsky.com

از اون دو تا لینکی که فرستادین ممنونم.
فکر کنم دیگه طرفدار وبلاگتون شدم و هر روز بهش سر می زنم حتی اگه کامنت نذارم. از مطالبی که نوشتین خیلی لذت می برم چون من مدتها درباره تعالیم و تفکرات بودا تحقیق کردم و زیاد خوندم. در داستان های کوتاهی که شما نوشته اید می تونم رد بودا رو ببینم که این برای من خیلی لذتبخشه.

گنج7دریا یکشنبه 15 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 12:19 http://www.dvp.mihanblog.com

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>


http://www.dvp.mihanblog.com
گنج7دریا

محسن مب دوشنبه 16 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:56 http://after23.blogsky.com

من در مورد این گربه و مناسک مذهبی بوداییان چیزی نمیدانم. ولی یک جورایی شبیه شلوغ کردن بچه ها در موقع سخنرانی آخوند ها در مساجد است و تکیه کلام همه آنها:
خانم بچه رو ساکت کن.

پاتوق گورکن ها شنبه 21 مهر‌ماه سال 1386 ساعت 17:25

سلام.

بودا گربه پنهان شده است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد