این عکس را در زمینه صفحه نمایش قرار دهید تا پاییز را به زیبایی احساس کنید
کامل ترین وصف خزان در شاهنامه این است که بهرام گور می سراید و آسمان را بسان پشت پلنگ می بیند که تشابه بهار و خزان در تصویر فردوسی از جهت تنوع رنگها یکسان است.
من با این بیت روزها و روزها زندگی کردم . شاید مثل تو جوری که با تمام شاهنامه و همیشه زندگی می کنی . کمتر از یک هفته پیش داشتم برای علی می خوندمش غیر از اون روزها که می دونی و مرسی این روزها هم مرسی !
لینک طبیعت از نگاه شاعران هم خیلی خوندنیه . برای اون هم مرسی .
برایم جالب بود که نویسنده پیوند طبیعت از نگاه شاعران یک معمار است.
پروانه گرامی ترکیبات و واژه هایی که در یادداشت پیشین به آن ها اشاره کردید خیلی خواندنی بودند، حتی بعضی از آن ها را انگار نخستین بار بود که می شنیدم.ممنون که از همه زاویه ها به شاهنامه نگاه می کنید و دانسته های خود را به اشتراک می گذارید.
بخشی از این ترکیبات خاص سخن فردوسی و بخشی دیگر مربوط به خصوصیات سبکی دوره ی فردوسی است که امیدوارم از این پس در هر داستانی که می خوانیم با کمک شماو دوستان این ترکیبات را هم بررسی کنیم حتمن این آشنایی در تازه ای از باغ هزار رنگ شاهنامه را پیش چشممان خواهد گشود.
پیشترها کتابی داشتم به نام "پاییز پشت پنجره ها جاودانه نیست" که تلاشی بود برای گردآوری اشعار پاییزی شاعران. هر وقت شعرهای این مجموعه را می خواندم می دیدم حداقل 90 درصد شعرهای این مجموعه غمگین هستند در حالی که پاییز زیبایی های رنگارنگی دارد که می شود بیشتر و شادمانه تر از آن ها هم گفت و نوشت و برعکس همیشه می بینم عکاس ها در به تصویر کشیدن و ماندگار کردن این زیبایی ها خیلی بهتر و بیشتر موفق بوده اند درست مثل این عکس فرناز که پر از رنگ و زیبایی است. چند روزی نیستم می روم تا تابلوی قشنگ آخرین روزهای پاییز را بیرون از قاب تکراری و خسته کننده پنجره از نزدیک تماشا کنم.
شاد و پایدار باشید
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
من با این بیت روزها و روزها زندگی کردم . شاید مثل تو جوری که با تمام شاهنامه و همیشه زندگی می کنی . کمتر از یک هفته پیش داشتم برای علی می خوندمش
غیر از اون روزها که می دونی و مرسی این روزها هم مرسی !
لینک طبیعت از نگاه شاعران هم خیلی خوندنیه . برای اون هم مرسی .
برایم جالب بود که نویسنده پیوند طبیعت از نگاه شاعران یک معمار است.
یکی تیرباران بکردند سخت / چو باد خزانی که ریزد درخت
این یکی عجب تصویری داره . من توی ذهنم یک فیلم پنجاه دقیقه ای ساختم براش !
پروانه گرامی
ترکیبات و واژه هایی که در یادداشت پیشین به آن ها اشاره کردید خیلی خواندنی بودند، حتی بعضی از آن ها را انگار نخستین بار بود که می شنیدم.ممنون که از همه زاویه ها به شاهنامه نگاه می کنید و دانسته های خود را به اشتراک می گذارید.
بخشی از این ترکیبات خاص سخن فردوسی و بخشی دیگر مربوط به خصوصیات سبکی دوره ی فردوسی است که امیدوارم از این پس در هر داستانی که می خوانیم با کمک شماو دوستان این ترکیبات را هم بررسی کنیم حتمن این آشنایی در تازه ای از باغ هزار رنگ شاهنامه را پیش چشممان خواهد گشود.
پیشترها کتابی داشتم به نام "پاییز پشت پنجره ها جاودانه نیست" که تلاشی بود برای گردآوری اشعار پاییزی شاعران. هر وقت شعرهای این مجموعه را می خواندم می دیدم حداقل 90 درصد شعرهای این مجموعه غمگین هستند در حالی که پاییز زیبایی های رنگارنگی دارد که می شود بیشتر و شادمانه تر از آن ها هم گفت و نوشت و برعکس همیشه می بینم عکاس ها در به تصویر کشیدن و ماندگار کردن این زیبایی ها خیلی بهتر و بیشتر موفق بوده اند درست مثل این عکس فرناز که پر از رنگ و زیبایی است.
چند روزی نیستم می روم تا تابلوی قشنگ آخرین روزهای پاییز را بیرون از قاب تکراری و خسته کننده پنجره از نزدیک تماشا کنم.
شاد و پایدار باشید