نیچه بدبین بود یا خوشبین؟

 نیچه اما هرچه می­گوید در ستایش عشق به زندگی است. در زدودن هر آنچه نفرت بیمارگونه نسبت به آن ایجاد می­کند. او منشأ این نفرت را "روح کین­خواهی" می­داند که در گفتارچهارم زرتشت با عنوان «بازگشت جاودانه» به آن می­پردازد.


درست زمانی که بشر در ورطه انحطاط به سر می‌برد، مسیحیت بعنوان دستگاهی آمد تا نجات بخش انسان باشد و مانع از نیهیلیسم شود. در ابتدا همه چیز خوب پیش رفت ولی به مرور حتی باعث دامن زدن به نیهیلسم منفعل نیز شد. ماجرا از این قرار بود که مسیحیت با تبلیغ ارزشهای مطلق انسانی و اخلاقی، حقیایق و دنیای آخرت نوید بخش و امید دهنده انسان مایوس از زمین آن زمان شد بشر را به آسمان رهنمون کرد و هدف را در آنجا قرار داد. و «چرا» را بد و قبیح گردانید. باری، تاریخ نشان می دهد که جلوی «چرا» را نمی توان گرفت و روزی رسید که انسان خود را در نا کجا آباد دید و پرسید «پس چی شد؟». نه تنها تمام وعده‌ها پوچ از آب درامد که حتی عکس آن هم پیش آمد. مثلاً بجای گسترش صلح و عدالت، جنگ و بی‌عدالتی افزایش یافت. بجای تمام عواطف بشر دوستانه، نخوت و خودخواهی فقط دیده می‌شد. و در جایی که عادت به پاسخ «چرا» و تحقیق و پژوهش نبود نیست انگاری ( منفعل ) متولد شد. اساس انتقاد نیچه هم از مسیحیت همین جاست که با تحویل دادن این چرت و پرتهایی که مطلق انگاشته می‌شدند باعث دامن زدن به نیهیلیسم و بعد از آن یاس و بدبینی شد.


ایرانیان رستگوترین و راست تیراندازترین مردمان جهان هستند

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 23:07

سلام وبلاگ با محتوا و جالبی دارید.
چه حسن تصادفی که با شما آشنا شدم.
خوشحال میشم به منم سر بزنید.
موفق باشید

معبد پروانه

http://mabadeparvane.blogfa.com
IP: 85.185.1.12
چهارشنبه 23 مرداد 1387 ساعت 21:27

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد