عمالدین نسیمی

نسیمی چون وزید ازجانب دوست____":«نسیمی»را برون آورداز پوست
میر فرخی گیلانی
********************
شد ملول از خرقه ی ارزق دل من چون کنم_____ ساقیا!جامی بده تا خرقه گلگون کنم
کو لبالب سـاغری بر یاد چشم مست دوســـت_____تا خمار خود پرستی از خود بیرون کنم
ای صبا زنجیر جعد طره ی لیلی کجاست_____تا علاج این دل آشفته ی مجنون کنم
دوش چشمم با خیالت گــفت بگذر بر سرم_____گفت بی کشتی گذر چون بر سر جیحون کنم
...
منم آن دوهفته ماهی که بر آسمان جانم____منم آن خجسته مهری که بر اوج لامکانم
منم آن سپهر حشمت که برای کسب دولت____نهد آفتاب گردون رخ و سر بر آستانم
منم آن امیر کشور که همیشه در دیارم____قمرست شحنه ی شب زحلست پاسبانم
...
منم آن شریف گوهر که زمعدن حیاتم
منم آن شراب کوثر که به جوی و جان روانم
نظرات 11 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 21:12 http://roozebaad.blogsky.com

سلام عزیزم
عالی بود
به سر نسیمی همان آمد که سر حلاج.

ساقیا!جامی بده تا خرقه ام گلگون کنم
تا خمار خود پرستی از خود م بیرون کنم
موفق باشی و مانا .
بای

شوریده چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 21:13 http://faghat-khodam.blogsky.com

سلام

واقعا شعر زیبا و خواندنی بود......از خودتون بود این شعر؟

خوشحال می شوم به وبلاگ من نیز بیایید

ما نیز دستی بر اتش داریم

منتظر حضور سبز شما هستم

موفق باشید....شوریده

محمد چهارشنبه 12 دی‌ماه سال 1386 ساعت 21:27 http://astan.blogsky.com

سلام . وبلاگ جالبی دارین. ظاهرا یه جورایی هم کاریم
منم در مورد شعر و ادبیات می نویسم
خوشحال میشم سری هم به ما بزنین

ر. ر پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:50 http://gedichte-w.blogspot.com

سلام خانوم اسماعیل زاده
سال ۲۰۰۸ مبارک. سلامت باشید .

(عماد الدین نسیمی ) بیچاره ! . نمی دانم سادات بودن و اما در عین ( صوفی مسلک بودن ) چه عیبی داشت ؟! . وگرنه جماعت( ...) با اجماع رای شان شاعر صوفی مسلک نگون بخت را به جهت آنکه سیرت ظاهری اش با جسارت شعری و زبانش یک دل نبود بدار نمی کشیدند . تبعیت از عرفان مولانا در جهان مدرن ما هم جزایش همین است . قرن ۸۰۰ هجری در حقیقت ادامه همین قرن امروز است ! .

بنظر من وجود عقایدِ دنیاگرایانه و گرایش هاى ایرانى در بعضى آثار جنبش حروفیان همچون نسیمی ، برای جماعت (... ) فقط و فقط خصلت ملى و کُفرآمیز عقاید حروفیان را تائید مى کرده و متاسفانه نه چیز دیگر و سر به باد دادن همان و همان....

با تشکر از شما پروانه گرامی بخاطر این سروده زیبای صاحب مکتبدار ادبیات ترک ( نسیمی )






با سلام فراوان
بسیار خوشحالم که بعد از مدتها شما را می بینم. امیدوارم که سال جدید ۲۰۰۸ برای شما و همه ی عزیزانتان مبارک باشد.
این روزها مشغول خواندن دیوان نسیمی هستم. به سایتهای جالب همراه نظرات ضد و نقیضی هم در مورد این شاعر مکتب حروفیه برخورد کردم که در چند پست آینده می نویسم.
.
وبلاگ شما را هم فقط تماشا می کنم . بیسوادها باید تماشا کنند نه یعنی فقط نگاه کنند تماشا معنایش فرق دارد.
.
همینقدر که حضور شما را می بینم لذت می برم . بگذار دوستان آلمانی ات بدانند چه می گویی . دوست دوست من دوست من است.
با سپاس

حالگرفته به توان دو پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 07:51 http://www.salsabill.blogfa.com

سلام
لذت بردیم
به روزیم.تشریف بیاورید.

رضا پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 10:05 http://island1383.persianblog.ir

زندگی کوتاه تر از آن است که به خصومت بگذردو قلب ها گرامی تر از آنند که بشکنند . آنچه از روزگار بدست می آید با خنده نمی ماند و آنجه از دست برود با گریه جبران نمیشود!! فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم...یک قلب پاک از تمام معابد جهان زیباتر است .....
از خدا پرسیدم:خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جوب داد:گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.زندگی شگفت انگیز است فقط اگربدانید که چطور زندگی کنید

عمر کوتاه است.

محسن پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 13:03 http://after23.blogsky.com/

چه جالب. من این بیت شعر نسیمی را همیشه همین جوری با خودم زمزمه میکنم و الان دارم اینجا می بینمش.
ای صبا زنجیر جعد طره ی لیلی کجاست
تا علاج این دل آشفته ی مجنون کنم
ممنون.

پاتوق گورکن ها پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 13:08

سلام عالی بود چون یاد کردن از شاعران درجه ۲ که زیر سایه سعدی فراموش شده اند برای درک ادبیات جدا ضروری و لازم است.

چینا پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 14:47 http://132.blogfa.com

خانم اسماعیل زاده.سلام.
معینی کرمانشاهی بیتی دارد ...
انچه تاریخ نویسان جهان نتوانند
وقعه پرداز حقیقت بهمین شاعریند
///
تنها چیزی که به فکرم می رسد .حسن گل نراقی با ترانه ی مرا ببوس مانده گار ماند. یعنی فقط با همین تک ترانه ..واین شاعر یعنی عماد الدین نسیمی که اولین بارست اسم اش را می شنوم ..با همین غزل به باور من مانده گار تر...و چه غزل شیوائی هم نوشته.
بر من این شرم و تواضع شده تکلیف ابد
کهترانند که خلاق بسی مهتریند...............

فیلدوست پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 18:36 http://philldoost.blogfa.com

ممنونم از لطفتون پروانه خانم.عرض ادب

یک اتفاق ساده جمعه 14 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:54 http://sepehr22.blogfa.com

سلام خانوم " اسماعیل زاده " .
از حضور تان در وبلاگم بسیار سپاسگزارم. نمی دانم که چگونه با وبلاگ من آشنا شدید؟!
اما توجه و نظر دوستان فرهیخته یی چون شما شوق سرودن را بیش از همیشه در من زنده می کند. همسر گرامی تان به درستی اشاره کرده اند . نام وبلاگ من تاثی از (( بی اتفاقی یک اتفاق ساده )) مرحوم " ثالث " است .
با اجازه ء شما زین پس نام وبلاگتان زینت بخش وبلاگم خواهد شد .

****

عماد نسیمی متاسفانه در تاریخ ادبیات ایران و کتب منتقدین کمتر مورد توجه واقع شده.
در یک فصلنامه ادبی ( تاریخ شعر ایران و عرب ) که به زبان عربی توسط یک محقق سوری نوشته شده بود خوانده بودم که بسیاری از آثار نسیمی در زمان بعد مرگش سوزانده شد .
و به همین دلیل این شاعر و وارث اندیشه " استر آبادی " چندان در ادبیات کهن ایرانی سو نمی زند
با احترام

رسول رحیمی

با سلام
ورود شما را خوش آمد می گویم. افتخار دادید
از متن پیامتان مشخص است که به زبان عربی هم علاوه بر فرانسه تسلط دارید.
ب سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد