ویلای مایریا - توصیف فضای داخلی بنا

http://ttarc.blogspot.com/2008/01/blog-post_13.html
نظرات 16 + ارسال نظر
فریدون چهارشنبه 26 دی‌ماه سال 1386 ساعت 21:06

ترانه گرامی
اول - روزی که می خواستم تهران را به فصد پاریس ترک کنم پدرم گفت به هر جا روی آسمان همین رنگ است اما منکه قصه " ماهی سیاه کوچولو " صمد را خوانده بودم می خواستم ببینم در یا چگونه است .
رفتم پاریس و برای پدر نوشتم
" اسمان پاریس قشنگ است
گاه ابری , آفتابی , گاه رنگ به رنگ است

و پدر باز نوشت :
" به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است"

و امروز می بینم حق با پدر بود . ما نسل هایی بودم که هر یک موضوع را از دید گاه های متفاوت می دیدیم .
حالا ترانه گرامی تو به من بگو که من به فیروز عزیز بگویم آسمان چه رنگ است؟

دوم - نسل ما (ما پدر . مادر ها ) اگر بخواهیم نسل امروز به خواسته های منطقی ما عمل کند باید شرایط و محیط مناسب برای خواسته ها یمان ایجاد کنیم. به عنوان مثال ما نمی توانیم تلویزیون را در اطاق بچه ها بگذاریم و از آنها انتظار داشته باشیم که وقت شان را صرف تماشای برنامه های تلویزیون نکنند. نمی توانیم میخ به دیوار بکوبیم و انتظار داشته باشیم کسی به آن چیزی آویزان نکند. معمولن اعمال ما بیشتر روی بچه ها تاثیر می گذارد تا حرف هایمان.

سوم - چقدر زیباست که شما این مطالب ساختمان را با زبان ساده برای ما بیان می کنید و ما را با زبان رنگ ها ...پله ها...تضاد ها...تقارن ها ی ساختنان آشنا می کنید.

من از نوشته شما الهام می گیرم که پله ها پیوند بین اطاق خواب در طبقه بالا و پذیرایی در پایین است . یعنی پیوند بین خواب و بیداریست. پیوند بین رویا و زندگی ست.
پله ها ... آی پله ها..
و اما زبان رنگها و زاویه ها خود گستره وسیعی از دکور داخلی و رو بنای ساختمان را در بر می گیرد . مگه نه ؟
همیشه شاد و موفق باشی
فریدون

پیام شنبه 29 دی‌ماه سال 1386 ساعت 20:47 http://ندارم

سلام بالاخره همه وبلاگهای شما رو دیدم.جالب بود .امیدوارم همیشه موفق باشید.

فریدون دوشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 03:46

ترانه گرامی
آیا رنگ ها همه یک مفهوم خاص در ذهن همه ما دارند؟ آیا رنگ سرخ در چشم ما همه یکسان دیده می شود ؟ میدانید که رنگ ها را شماره گذاری کرده اند . و برای مثلن رنگ قرمز رنگهای بسیاری را تخمین زده اند.
تازه این پایان کار نیست. به نظر من حالت های خشم و یا آرامش و یا شادی انسان در دیدن رنگ ...رنگها تاثیر می گذارند. همانطور که نور نیز تاثیری به سزا در تیره و یا روشن نمایاندن رنگ ها دارد.

تماشای یک گل سرخ در با مداد حالت خاص خود رادارد همانطور که همان گل در غروب آفتاب در اذهان متفاوت مثلن در ذهن یک فیلسوف و یا در ذهن یک عامی حالت ها ی خاصی را القا می کند.

چگونه می توانیم رنگی را انتخاب کنیم که در ذهن عموم حقیقتی یکسان را القا کند

راستی حقیقت چیست ؟ آیا حقیقت نسبی است یا با توجه به تفکر و اندیشه تغییر پذیر است ؟ آیا حقیقت مطلق هم وجود دارد؟
با آرزوی موفقیت تان

مصطفی چهارشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:47 http://kheshteavval.persianblog.ir

سلام. شما که این کار آلتو رو انتخاب کردید یک بار هم به جزییاتش دقت کنید و بنویسید. به نظر من مصالح شناسی آلتو نسبت به تمام معمارهای هم عصرش بهتر بوده و این مساله باعث خلق جزییات خیلی عالی شده از ژله گرفته تا بقیه اجزا...اگر درست یادم باشه وقتی این ژروژه رو به آلتو دادن اسکلت اصلی رو اجرا کرده بودن و خوب این هم خیلی تاثیرگذار بوده...

moein جمعه 12 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 16:41

fogholade bood savade man ke ba didane sitet keshid bala dastet tala dar zemn ra daset haschand ta plane vila ham be mailam beresooni ?

پروانه سه‌شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:14

http://www.sketch-daryani.blogfa.com/
این وبلاگ معماری رو به لینکات اضافه کن.

پروانه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 17:03 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

گرینویچ - دوشنبه 31 مارس 2008 - 12 فروردین 1387

بی بی سی فارسی
معمار فرانسوی برنده جایزه پریتزکر شد

ژان نوول، معمار فرانسوی برنده جایزه پریتزکر، معتبرترین جایزه معماری در جهان شده است.

نوول شصت و دو ساله این جایزه را برای بیش از دویست پروژه خود از جمله برج 144 متری آگبار در بارسلون اسپانیا و موسسه جهان عرب در پاریس دریافت کرده است.

او پیش از این جایزه معماری آقاخان را نیز دریافت کرده است.

هیات داوران این جایزه در لس آنجلس از خلاقیت موجود در آثار آقای نوول ستایش به عمل آورده اند.

جایزه معماری پریتزکر از سوی بنیاد هایت از سال 1979 هر ساله به یک معمار اهدا می شود. برنده جایزه یک مدال برنز و صد هزار دلار جایزه دریافت می کند. برخی از آن به عنوان نوبل معماری یاد کرده اند.

از برندگان پیشین این جایزه می توان به فرانک گری، معمار کانادایی-آمریکایی، آلدو روسی معمار ایتالیایی، زها حدید معمار عراقی-بریتانیایی اشاره کرد.

آقای نوول به خبرگزاری رویتر گفته است: "در زندگی، از معماری کلی دوری جسته ام و به معماری خاص علاقه داشتم و به آن گرایش داشته ام."

او گفت: "هنگامی که به نقاط مختلف دنیا سفر می کنید، در شهرهای بزرگ، ساختمان های مشابهی می بینید."

به گفته آقای نوول "مهم این است که در عصر جهانی سازی، بدانیم که معماری شکلی از مقاومت در برابر هم شکل سازی در دنیا است."

جایزه پریتزکر از سوی خانواده پریتزکر، صاحب هتل های زنجیره ای هایت در شیکاگو بنیان نهاده شد.

ژان نوول در 12 اوت 1945 در فرانسه متولد شده است. او موسس اولین بینال معماری پاریس در سال 1980 است.

پروانه یکشنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 15:47 http://www.parvazbaparwane.blogspot.com

ترانه جان در وبگردی هایم به این وبلاگ رسیدم
http://knowledgecity.persianblog.ir/

آرمین دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:22 http://www.maxp.com

کاره جالبیه نماهای سه بعدی رو سعی کن روشن وزیبا تر بزن

فریدون پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 20:10

خوشحالم که در این دنیای سراسر ویرانه گی ما سر گرم ساختن و پرداختن سر پناه هستیم.
با سلام فراوان خدمت ترانه گرامی
فریدون

پروانه یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 16:01

دوره قاجار- باروک ایرانی
http://takin-tarh.blogfa.com/post-440.aspx

ستاره‌ای سرگردان شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 18:22 http://mahdimaleki.persianblog.ir/

سلام. خوشحالم که درین سال‌های آغازین تجربیات معماری، فعال و مشتاق می‌بینمتون.

فریدون یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:29

ترانه گرامی
ترانه زیر یکی از ترانه های دوران جوانی من بوده است که از رادیو پخش میشد. امشب که در یکی از خیابان های لندن قدم می زدم .بخشی از آنرا که بیادم مانده بود زیر لب زمزمه می کردم. هنوز هم این آهنگ را دوست دارم.

ترانه خیابان های لندن
توسط رالف مک تل


آیا دیده اید مرد پیری را
که بعد از تعطیل شدن کوچه بازار
لگد می زند به روز نامه ها
با کفش های زوار در رفته اش
در چشمانش هیچ غروری نمی بینی
دست هایش در دوطرف آویزان
روز نامه های دیروز در بر دارند اخبار دیروز را

کر (دستجمعی)
پس چگونه می توانی بگویی تنهایی
و بگویی خورشید برای تو نمی تابد؟
بگذار دستت را بگیرم و تو را به خیابان های لندن ببرم
من به تو چیزی را نشان خواهم داد که نظرت را عوض خواهد کرد

آیا آن دخترک قدیمی را دیده ای
که در خیابان های لندن قدم می زند
با موهای ژولیده و لباس مندرس
او حوصله ای برای گفتگو ندارد
اوهمچنان به قدم زدن خود ادامه می دهد
و زندگی اش را که در دو ساک دستی خلاصه شده است حمل می کند

کر

در کافه های شب
یک ربع بعد از یازده شب
همان مرد پیر آنجا نشسته تنهـــــــــــــــــــــــــــــــا
نگاه می کند به دنیا
از لبه فنجان چایش
هر چای ساعتی طول می کشد
بعد رهسپار خانه می شود تنهــــــــــــــــــــــــــــــــا


Streets Of London
Ralph McTell

Have you seen the old man
In the closed-down market
Kicking up the paper,
with his worn out shoes?
In his eyes you see no pride
Hands held loosely at his side
Yesterday's paper telling yesterday's news

Chorus: So how can you tell me you're lonely,
And say for you that the sun don't shine?
Let me take you by the hand and lead you through the streets of London
I'll show you something to make you change your mind

Have you seen the old girl
Who walks the streets of London
Dirt in her hair and her clothes in rags?
She's no time for talking,
She just keeps right on walking
Carrying her home in two carrier bags.

Chorus

In the all night cafe
At a quarter past eleven,
Same old man is sitting there on his own
Looking at the world
Over the rim of his tea-cup,
Each tea lasts an hour
Then he wanders home alone

Chorus

Have you seen the old man
Outside the Seaman's Mission
Memory fading with the medal ribbons that he wears
In our winter city,
The rain cries a little pity
For one more forgotten hero
And a world that doesn't care

Chorus

به این آهنگ می توانی توسط لینک زیر گوش کنید . ترجمه دقیق آنرا هم به شما واگذار می کنم. که هم تمرینی برای زبان و هم تفریحی برای این تعطیلات تابستانی باشد.
شاد و موفق باشید
عمو فریدون

http://www.youtube.com/watch?v=VmKMQI9mbZ8

پروانه سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:45

http://takin-tarh.blogfa.com/post-472.aspx
بهترین سه بعدی های دنیا

فاطمه اکبرنیا پنج‌شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 16:29 http://httpGOOGLE

ببخشید منظو راز نما این نماها نبود منظورم این است که نمای ساختمانی را از یک طرف با خطکش و گونیا بکشید

مرجان پنج‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 19:56

خیلی خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد