راه در جهان یکی است....

 

گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم

گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید

 

نظرات 8 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 21:46

ممنون که به من سرزدی
شعری که فرستادین عالی بود
میگن ایرانی رسم داشتن که به مهمانی یا سفری به خونه دوستان و اشنایان می رفتن براشون هدیه می بردن
تو یه کتابی خوندم این کارو داریوش کبیر رسم کرده بودن
شمام هر بار که وبم میاین یه هدیه قشنگ بمن می دین
ممنونم
بدرود

شما هم با عکس های روستای بیشه سر، بهترین هدیه را در این شهر آهن و سیمان برای خوانندگان وبلاگتان می آوردید.

روزگارتان خوش
(نام و آدرس وبلاگتون را فراموش کردید.)

پت چهارشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 22:20

:)

:)
حتمن پاسخش اینه دیگه!

حالتون خوبه؟ کجا هستید؟

محسن پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:49 http://askamoon.blogsky.com

من فکر می کنم درست این شعر اینه:
گفتم که بر خیالش راه نظر ببندم
گفتا که شب .........
نه؟ یا اشتباه می کنم؟

گفتــم غــم تـو دارم ، گفتــا غمت سـر آیـد

گفتــم کـه مـاه من شو ، گفتــا اگــر بـرآیـد

گفتــم ز مـهــرورزان ، رســم وفــا بیــامــوز

گفتــــا ز خـوبرویـان ، ایـن کــار کـمـتــر آیـد

گفتــم کـه بوی زلفت ، گمــراه عالمم کـرد

گفتــــا اگــر بــدانــی ، هــم اوت رهبـر آیـد

گفتــم کــه بــر خیـالـت ، راه نـظــر ببنــدم

گفتــــا کـه شب رو است او از راه دیگر آید

گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد

گفتا خموش حافظ،کاین غصه هم سر آید

http://www.hamavaz.com/article5830.html

به گمانم شما آوازهای شجریان را گوش نمی کنید چون این گفتم و گفتا ، از آن به یاد ماندنی هاست.
این اجرایی که دراین لینک هست نشنیده بودم. اجرای اصلیشو پیدا کردم اینجا می نویسم.

ژاله پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:40 http://gorbeh-irani.persianblog.ir

مرسی پروانه جان. این دو روز که همش بد آوردیم.. دختر مهربانی که از گربه جراحی شده آن مرد فقیر نگهداری میکرد دیشب گربه خودش از طبقه ۴ افتاد پائین هنوز معلوم نیست وضعش چطوره و دامپزشکان هم که هر کدام ماشالله یک نظر متفاوت با دیگری دارند. گربه شیوا هم که در پست های قبلی در موردش نوشتم امروز رفت به دانشکده دامپزشکی یا جراحی میشه یا برای همیشه خوابانده میشه. الان هم یکنفر زنگ زد گفت دیشب تا بحال دهن گربه ام آب و چرک میاد و خلاصه.... ۲ روزه اوضاع خیلی قاراشمیش شده..
یه امید روزهای بهتر برای همه انسانهای واقعی

فریدون پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:44

شـب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کـجا دانـند حال ما سبکـباران ساحـل‌ها
حافظ

سالار پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 17:56 http://www.salaar.blogspot.com

گزارش خبرنگار موسیقی فارس،‌ در این کنسرت گروه موسیقی قمر متشکل از نوازندگانی چون نوید دهقان:خواننده و نوازنده کمانچه و سرپرست گروه، امین گلستانی:عود، کامران منتظری: تنبک،‌ شهریارنظری :دف، حسین محمد حسینی:نی، علی گرانفر:سنتور، آرش توکلی،‌حامد فکوری و علی خشتی نژاد:تار، شیوا قهرمان نژاد:بم تار و نسیم اربابی:کمانچه به روی صحنه می‌روند و قطعات جدیدی از ساخته‌های نوید دهقان را از جمله تصنیف شوق برگرفته از اشعار حافظ، نغمه نوروزی با شعری از رهی معیری،‌ درپرده خون با شعری از سایه ، نوروز و نرگس با شعر فریدون مشیری و باور با استفاده از اشعار سیاوش کسرایی را در دستگاه شور ، آواز دشتی و آواز بیات ترک را بر اساس اشعاری از اجرا خواهد کرد.
گروه موسیقی قمر 29و 30 بهمن ساهت 30/20 در تالار وحدت به روی صحنه می‌رود.

عجب کنسرتی میشه!
استادت خواننده هم که هست.

http://www.naviddehghan.ir/fbiography.html
http://ghammar.blogfa.com/

پرستوی سفید جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:37 http://n-hoseini.persianblog.ir

درود بر شما... چه عجب برادر سالار! کی شما می رید کمانچه بنوازید؟

به خواب بود رخش خواستم نظاره کنم
صدای پای خیالم نمود بیدارش

درود
شما که کمانچه زدنشو دیدی حالا خیلی مونده

پرستوی سفید دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 20:06 http://n-hoseini.persianblog.ir

درود بر شما... خواستم حال لاک پشته رو بپرسم. الان حالش چطوره؟ راستی اسم نداره؟

درود
اسمشو باران ،فرزند شهبارا مانی گذاشت و روش موند.
هنوز غذا نمی خوره باید با سرنگ یهش دارو و غذا بدیم. خیلی هم وقت لازم داره .
چهارشنبه می ره دکتر. دکترش که می گفت خوب شدنش کمی طول می کشه .
براش دعا کنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد