درس اخلاق در بوستان سعدی-دکتردینانی

 

سخنان دکتر دینانی در باره اخلاق در بوستان سعدی

__________________________________________________________________


کوتاه نوشته ای از سخنرانی دکتر دینانی استاد فلسفه دانشگاه تهران در نشست شهر کتاب:


سعدی می گوید:
به چه کار آیدت ز گل طبقی/ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد/ وین گلستان همیشه خوش باشد
مانند فردوسی که می گوید:
پی افکندم از نظم کاخی بلند/ که از باد و باران نیابد گزند

هر دو آگاهانه گفتند . حرف آنها بلف روانشناسانه نبوده است. سعدی استاد مسلم سخن است قصایدش ،غزلیات و... همه فصیح هستند. اهمیت لفظ به معنی است و این ترکیب در شعر سعدی خوب به قالب در آمده است. سعدی ملا بود سعدی خود را معلم اخلاق می داند. سعدی دو زبانه است هم عربی خوب شعر گفته است هم به فارسی حتی در ادبیات عرب هم هیچ شاعری به سعدی نمی رسد.
در اینجا آقای دینانی پرسشی را بیان می کنند: اخلاق چیست؟ و ادمه می دهند که فلسفه یعنی نظر محض و و حکمت یعنی نظر توام با عمل . سعدی حکیم است ،فیلسوفی است تا حدی ضد فلسفه.
سعدی در نظامیه عراق درس خوانده است که در آنجا فقه شافعی ، کلام اشعری و سیاست خواجه نظام الملک تدریس می شده. سعدی می گوید جایی که تلقین و تکرار باشد همانند ادرار است:
مرا در نظامیه ادرار بود/ شب و روز تلقین و تکرار بود (سعدی بوستان باب هفتم در علم تربیت)

در هزار و چهارصد سال پس از اسلام پنج یا شش کتاب اخلاقی نوشته شده است. اخلاق ناصری از خواجه نصیرالدین طوسی، تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و اخلاق جلالی و.... همه ی این کتابها برای اخلاق چهار فضیلت قائلند:شجاعت ، حکمت،عفت و عدالت. سه تای اولی در خلق و خوی آدمی هست و در همه ی آنها می گویند باید حد اعتدال را رعایت کرد. شجاعت یعنی نه کله خرابی و تهور نه بز دلی.حکمت یعنی نه کودنی نه خیلی کنجکاو بودن. در اینجا استاد فلسفه از حاضرین می پرسد آیا کنجکاوی بیش از حد خوب نیست؟!(حالتی بیان می کند که به نظر می آید این بند را قبول ندارد و از آن تعجب می کند). عفت یعنی نه شهوترانی نه امساک. و اما عدالت، عدالت که که افراط و تفریط ندارد یا هست یا نیست. پس عدالت در ردیف آن سه تای دیگر نیست. دینانی گفت که همه کتاب های اخلاقی مبانی خود را از کتاب نیکوماخوس ارسطو گرفته اند.
در اینجا استاد پرسش دیگری از حاضرین دارد:اگر مردی هر شب یک دختر را به عقد خود در آورد و فردای آن روز با مهریه ای به مبلغ بالا او را طلاق دهد آیا از نظر فقهی کار درستی انجام داده است؟از نظر اخلاقی چه؟ آیا این کار اخلاقی است؟ پایگاه اخلاق کجاست! دینانی در ادامه می گوید پاسخ این سئوال که اخلاق چیست در دو کتاب بوستان و گلستان آورده شده است.

دینانی به بیان یک به یک از ده باب بوستان نمونه هایی را می آورد و به توضیح آنها می پردازد.

 

 

 

 

فارس از اولین درس‌گفتار سعدی/2

ابراهیمی دینانی: پاسخ اخلاق فقط در آثار سعدی داده می‌شود

خبرگزاری فارس: غلامحسین ابراهیمی دینانی گفت: سعدی فیلسوف اخلاق نیست، اما معلم اخلاق است و پاسخ این سوال که اخلاق چیست، فقط در آثار سعدی داده می‌شود.

به گزارش خبرنگار فارس، اولین جلسه سلسله درس گفتارهای سعدی عصر دیروز، (چهارشنبه 2 اردیبهشت) در محل شهر کتاب مرکزی با حضور غلامعلی حداد عادل، غلامحسین ابراهیمی دینانی، بهاءالدین خرمشاهی و جمعی از نویسندگان دیگر برگزار شد.
دینانی در ابتدا با قرائت شعری از سعدی گفت: سعدی با اعتماد به نفس بالایی در شعرش می‌گوید: به چه کار آیدت ز گل طبقی/ از گلستان من ببر ورقی/ گل همین پنج روز و شش باشد/ این گلستان همیشه خوش باشد.
وی با بیان اینکه سعدی نیز همچون فردوسی با آگاهی و اعتماد به نفس شعر خود را تصدیق کرده است، ادامه داد: این ادعای بزرگی است و می‌دانیم که سعدی «بلوف» نزده و بجا و بحق گفته است و هر کسی جرأت چنین ادعاهایی را ندارد.
دینانی با طرح پرسش اخلاق چیست، توضیح داد: سعدی خود را معلم اخلاق می‌داند اما ابتدا باید پرسید اخلاق چیست؟ عده‌ای به این پرسش پاسخ‌هایی داده‌اند و در کل تاریخ اخلاق پنج شش کتاب اخلاق اسلامی و ایرانی نوشته شده است، از جمله «اخلاق ناصری» از خواجه نصیرالدین طوسی، «تهذیب الاخلاق» ابن مسکویه و «اخلاق جلالی».
این استاد فلسفه با اشاره به این که همه این کتاب‌های اخلاق به نوعی به هم شباهت دارند، تصریح کرد: همه این کتاب‌ها یک چیز می‌گویند و اخلاق را به داشتن چهار صفت تعریف می‌کنند که عبارتند از شجاعت، حکمت، عفت و عدالت.
وی با توضیح اینکه این چهار صفت اخلاقی حد وسط افراط و تفریط تعریف شده‌اند، اظهار کرد: شجاعت حد وسطی است برای تهور و بزدلی، عفت حد وسط شهوت‌پرستی و سرکوب غرایز است و حکمت حد وسط کودنی و بلاهت با هوشیاری بیش از حد است اما عدالت حد و سطی ندارد.
وی با بیان اینکه عدالت نه تفریط دارد و نه افراط و بنابراین در جمع صفات اخلاقی قرار نمی‌گیرد، عنوان کرد: این اشکالی است که در تمامی کتاب‌های اخلاقی دیده می‌شود و اولین بار این اشکال را محمد غزالی متوجه می‌شود که در کتاب «احیاء العلوم» به تفصیل درباره آن سخن گفته است.
دینانی با بیان این که همه کتاب‌های اخلاقی مبانی خود را از کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو گرفته‌اند تصریح کرد: از آنجا که غزالی با معتقدات ارسطو سازگار نبود به رد اخلاق ارسطویی پرداخت و اشکال و ایرادتی به آن وارد کرد که به حق بود؛ یکی از ایرادات دیگر این است که به فرض که حد وسط هر چیز اخلاق باشد چطور این حد وسط را اندازه می‌گیریم؟
وی ادامه داد: غزالی بعدها دوباره به حد وسط ارسطویی برگشت، اما ایرادات بجایی به اخلاق ارسطویی وارد کرد هر چند ایرادش این است که به روایات اهل بیت مزین نیست و این مسئله را فیض کاشانی بر طرف کرده است، اما همچنان این سوال باقی می‌ماند که اخلاق چیست؟
دینانی با اشاره به این که سعدی حکمت اسلامی را می‌شناخته و به زبان عربی هم مسلط بوده است، عنوان کرد: باید در نظر داشته باشیم که حکمت با فلسفه تفاوت دارد، فلسفه علمی نظری است اما حکمت علمی است که توأم باعمل است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: سعدی فقه شافعی و کلام اشعری را هم خیلی خوب می‌دانسته است موارد زیادی هست که از نظر اصول فقهی درست و بجاست اما اخلاقی نیست از این جهت فقه، اخلاق نیست.
وی با اشاره به این که فقه شافعی و کلام اشعری هیچ کدام از کسی فیلسوف نمی‌سازد؛ افزود: سعدی فیلسوف اخلاق نیست، اما معلم اخلاق است و پاسخ این سوال که اخلاق چیست؟ فقط در کتاب‌های اوست که داده می‌شود.
دینانی تصریح کرد: سعدی نمونه خوبی از اخلاق اسلامی را به دست می‌دهد و هیچ‌گاه از جاده اسلام خارج نمی‌شود هر چند آیات و روایات را نمی‌آورد اما همه آنها را در ذهن خود داشته است.
وی با برشمردن باب‌های بوستان سعدی افزود: صفات اخلاقی که سعدی مطرح می‌کند به این شرح است: باب اول بوستان پیرامون عدالت است، باب دوم احسان، باب سوم عشق، باب چهارم تواضع، باب پنجم رضا، ششم قناعت، هفتم تربیت، هشتم شکر به عافیت، نهم توبه و راه صواب و دهم مناجات و ختم کتاب اینگونه است که از اخلاق یک تعریف جامع و کامل ارائه می‌دهد.
وی در پایان از هر بابی یک شاهد مثال آورد و یک بیت از سعدی را با تأکید بر زیبایی و ایجاز آن در بیان صفات اخلاقی، قرائت کرد.
انتهای پیام/م  

 

کانون اندیشه جوان

پنجشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۳۸۸
ابراهیمی دینانی: پاسخ اخلاق فقط در آثار سعدی داده می‌شود

به گزارش خبرنگار فارس، اولین جلسه سلسله درس گفتارهای سعدی عصر دیروز، (چهارشنبه 2 اردیبهشت) در محل شهر کتاب مرکزی با حضور غلامعلی حداد عادل، غلامحسین ابراهیمی دینانی، بهاءالدین خرمشاهی و جمعی از نویسندگان دیگر برگزار شد. دینانی در ابتدا با قرائت شعری از سعدی گفت: سعدی با اعتماد به نفس بالایی در شعرش می‌گوید: به چه کار آیدت ز گل طبقی/ از گلستان من ببر ورقی/ گل همین پنج روز و شش باشد/ این گلستان همیشه خوش باشد. وی با بیان اینکه سعدی نیز همچون فردوسی با آگاهی و اعتماد به نفس شعر خود را تصدیق کرده است، ادامه داد: این ادعای بزرگی است و می‌دانیم که سعدی «بلوف» نزده و بجا و بحق گفته است و هر کسی جرأت چنین ادعاهایی را ندارد. دینانی با طرح پرسش اخلاق چیست، توضیح داد: سعدی خود را معلم اخلاق می‌داند اما ابتدا باید پرسید اخلاق چیست؟ عده‌ای به این پرسش پاسخ‌هایی داده‌اند و در کل تاریخ اخلاق پنج شش کتاب اخلاق اسلامی و ایرانی نوشته شده است، از جمله «اخلاق ناصری» از خواجه نصیرالدین طوسی، «تهذیب الاخلاق» ابن مسکویه و «اخلاق جلالی». این استاد فلسفه با اشاره به این که همه این کتاب‌های اخلاق به نوعی به هم شباهت دارند، تصریح کرد: همه این کتاب‌ها یک چیز می‌گویند و اخلاق را به داشتن چهار صفت تعریف می‌کنند که عبارتند از شجاعت، حکمت، عفت و عدالت. وی با توضیح اینکه این چهار صفت اخلاقی حد وسط افراط و تفریط تعریف شده‌اند، اظهار کرد: شجاعت حد وسطی است برای تهور و بزدلی، عفت حد وسط شهوت‌پرستی و سرکوب غرایز است و حکمت حد وسط کودنی و بلاهت با هوشیاری بیش از حد است اما عدالت حد و سطی ندارد. وی با بیان اینکه عدالت نه تفریط دارد و نه افراط و بنابراین در جمع صفات اخلاقی قرار نمی‌گیرد، عنوان کرد: این اشکالی است که در تمامی کتاب‌های اخلاقی دیده می‌شود و اولین بار این اشکال را محمد غزالی متوجه می‌شود که در کتاب «احیاء العلوم» به تفصیل درباره آن سخن گفته است. دینانی با بیان این که همه کتاب‌های اخلاقی مبانی خود را از کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو گرفته‌اند تصریح کرد: از آنجا که غزالی با معتقدات ارسطو سازگار نبود به رد اخلاق ارسطویی پرداخت و اشکال و ایرادتی به آن وارد کرد که به حق بود؛ یکی از ایرادات دیگر این است که به فرض که حد وسط هر چیز اخلاق باشد چطور این حد وسط را اندازه می‌گیریم؟
وی ادامه داد: غزالی بعدها دوباره به حد وسط ارسطویی برگشت، اما ایرادات بجایی به اخلاق ارسطویی وارد کرد هر چند ایرادش این است که به روایات اهل بیت مزین نیست و این مسئله را فیض کاشانی بر طرف کرده است، اما همچنان این سوال باقی می‌ماند که اخلاق چیست؟
دینانی با اشاره به این که سعدی حکمت اسلامی را می‌شناخته و به زبان عربی هم مسلط بوده است، عنوان کرد: باید در نظر داشته باشیم که حکمت با فلسفه تفاوت دارد، فلسفه علمی نظری است اما حکمت علمی است که توأم باعمل است. استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: سعدی فقه شافعی و کلام اشعری را هم خیلی خوب می‌دانسته است موارد زیادی هست که از نظر اصول فقهی درست و بجاست اما اخلاقی نیست از این جهت فقه، اخلاق نیست. وی با اشاره به این که فقه شافعی و کلام اشعری هیچ کدام از کسی فیلسوف نمی‌سازد؛ افزود: سعدی فیلسوف اخلاق نیست، اما معلم اخلاق است و پاسخ این سوال که اخلاق چیست؟ فقط در کتاب‌های اوست که داده می‌شود. دینانی تصریح کرد: سعدی نمونه خوبی از اخلاق اسلامی را به دست می‌دهد و هیچ‌گاه از جاده اسلام خارج نمی‌شود هر چند آیات و روایات را نمی‌آورد اما همه آنها را در ذهن خود داشته است. وی با برشمردن باب‌های بوستان سعدی افزود: صفات اخلاقی که سعدی مطرح می‌کند به این شرح است: باب اول بوستان پیرامون عدالت است، باب دوم احسان، باب سوم عشق، باب چهارم تواضع، باب پنجم رضا، ششم قناعت، هفتم تربیت، هشتم شکر به عافیت، نهم توبه و راه صواب و دهم مناجات و ختم کتاب اینگونه است که از اخلاق یک تعریف جامع و کامل ارائه می‌دهد. وی در پایان از هر بابی یک شاهد مثال آورد و یک بیت از سعدی را با تأکید بر زیبایی و ایجاز آن در بیان صفات اخلاقی، قرائت کرد.



پرینت گرفته شده از :
http://www.kanoonandisheh.com/news/public_news/003121.php
نظرات 6 + ارسال نظر
فریدون دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 16:18 http://farhang4@blogspot.com

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
....
سعدی
http://saadi.recent.ir/default.aspx?famous

پاتوق گورکن ها دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 18:42

در اینجا استاد فلسفه از حاضرین می پرسد آیا کنجکاوی بیش از حد خوب نیست؟!

بله ۱- از موضع دروندینی ۲- در عمل تحلیل و کنجکاوی بیش از حد خارج از حوضه ایمان است و ایمان شرط اصلی دینداری.
قران را ببینید چند بار اسم ایمان و چند بار اسم عقل آمده

فرشته سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 05:43 http://freshblog.blogsky.com

یادمه راهنمایی که بودیم باید شعرهای سعدی و یا حافظ رو حفظ می کردیم من سعدی رو انتخاب کرده بودم و واقعا توی اون سالها از خوندن اشعارش لذت میبردم.
اشعار سعدی بیانگر موضوعات اجتماعی و فرهنگی اون دوران بوده. وقتی اشعارش رو می خونم راحت می تونم حدس بزنم توی زمان اون چه خبرها بوده.

بیان یکشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 22:28

من با دکتر دینانی کاملا موافقم که کنجکاوی خوب است . اصلا انقلاب های درونی بزرگ به دنبال همین کنجکاوی های بشر بوده است.

سیشتیمبل دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:20

http://rapidshare.com/users/QBIKE2/0
فایل های صوتی مباحثات دکتر دینانی و دکتر لاریجانی در برنامه معرفت تا تاریخ 12 شهریور 89

نظری شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:48

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد