نشست "هم‌اندیشی هزاره شاهنامه فردوسی"

جمعه 25 اردیبهشت ماه سال 1388

میرجلال‌الدین کزازی با اشاره به اهمیت شاهنامه فردوسی برای ‌ایرانیان معتقد است شاهنامه بسیار فزونتر از آن است که تنها یک شاهکار ادبی باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "هم‌اندیشی هزاره شاهنامه فردوسی" صبح امروز (جمعه 25 اردیبهشت) با حضور دکتر میرجلال‌الدین کزازی، حافظ محمد جمیل اویسی، عبدالکریم تمنا، اسماعیل قادرپناه، یاسر موحدفرد، محمد رجبی و عیسی‌رضازاده در سرای اهل قلم مستقر در نمایشگاه کتاب برگزار شد.

 کزازی در ابتدای این نشست با طرح این پرسش که چرا شاهنامه دوست می‌داریم و فردوسی را بزرگترین سخنور ایران می‌شناسیم و چرا شاهنامه او نامگان نامه ادب پارسی است؟ گفت: والایی و ارزش شاهنامه نزد ما ایرانیان به زیبایی و شکوه و شگرفی ادبی شاهنامه یا به توان خرد آشوب فردوسی در سرایندگی و زبان آوری بر‌نمی‌گردد زیرا ما در ایران زمین سخنوران بزرگ فراوانی داریم که شاهکارهای ادبی ایران هستند، و هرکدام به گونه‌ای برای نازش و سرافرازی جاودانه مردم ایران بسنده‌اند.

کارکرد تاریخی، فرهنگی و منشی شاهنامه را ممتاز ساخته است

وی افزود: آنچه از فردوسی سخنوری دیگرسان و از شاهنامه شاهکاری بی‌مانند ساخته است، کارکرد تاریخی، فرهنگی، منشی و اجتماعی آنست. هنر بزرگ فردوسی با سرودن شاهنامه آنست که سرنوشت ایران را به سرگذشت ایران پیوند داده است. اگر فردوسی در تاریکترین روزگار سر بر نمی‌آورد و شاهنامه را نمی‌سرود به گمان من هم ‌اکنون ما چونان یک ایرانی در اینجا گرد‌هم نمی‌آمدیم تا به زبان شورانگیز پارسی درباره شاهکار فردوسی سخن بگوییم.

کزازی اظهار داشت: شاهنامه بسیار فزونتر از آن است که تنها یک شاهکار ادبی باشد. شاهنامه نامه‌ای فرهنگ‌ساز و روزگارآفرین است که چیستی و هستی نهادین تاریخی و فرهنگی ایران در گرو آن است و فردوسی شالوده و تبارنامه ما ایرانیان را با سرودن شاهنامه پی افکنده است.

مولف مجموعه ده جلدی "نامه‌باستان" در ادامه تصریح کرد: هر کسی که به ایرانی بودن خود سر برمی‌افرازد وامدار شاهنامه فردوسی است .این کارکرد شاهنامه را در گونه خود بی‌همتا ساخته است.

کارکرد برون‌مرزی شاهنامه

وی در ادامه با اشاره به رویکرد و کارکرد برون مرزی شاهنامه گفت: ایران فرهنگی کشوری بسیار پهناورتر و دورمرزتر از ایران جغرافیایی کنونی است که در کشاکش روزگار بخشهایی از آن گسیخته شده است .امروز سرزمینهایی را می‌شناسیم که روزگاری پاره‌ای از ایران فرهنگی پهناور بوده‌اند و از دید جغرافیای سیاسی کشوری جدا هستند اما از دید جغرافیای فرهنگی و منشی وابسته به منش فرهنگی ایران هستند.

کزازی در ادامه افزود: شاهنامه فردوسی آن فرهنگ و منش را به نمود می‌آورد و هر کسی که با جهان شاهنامه آشناست می‌داند که ما در شاهنامه جهان ایرانی را می‌بینیم. بسیاری از رخدادهای شاهنامه در سرزمینهایی می‌گذرد که امروز شهرهای ایران نیستند. شهرهایی چون مرو و بلخ و دیگر سرزمینها که روزگاری از جهانشاهی شوروی بودند و خوشبختانه امروز از آن جدا شده‌اند و بر سرنوشت خود مسلط هستند پاره‌ای از ایران فرهنگی هستند که شاهنامه در میان این سرزمینها همبستگی و وحدت ایجاد کرده‌ است.

امروز بیش از هر زمان به شاهنامه نیاز داریم

وی در پایان اذعان کرد: امروز که روزگار گسستنها و از خود بیگانگی‌هاست می بایست بیشتر از هر زمان به شاهنامه برگردیم و بر دامان آن چنگ بیندازیم تا پسینیان ما نیز بدان بنازند و و بر ایرانی بودن که گرانمایه ترین و سترگترین سرمایه ماست افتخار کنند.

حافظ محمد جمیل اویسی از کشور پاکستان که دانش‌آموخته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز است به عنوان دیگر سخنران این مراسم در ابتدا با اشاره به اهمیت معرفت در اسلام به ذکر آیاتی از قرآن کریم پرداخت که در آن مسلمانان به اندیشیدن و معرفت آموزی تشویق شده‌اند.

وی در ادامه با پرثمر خواندن بیست و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از برگزارکنندگان و بازدیدکنندگان نمایشگاه قدردانی کرد.

جمیل اویسی سپس با اشاره به علاقه مردم پاکستان به شاهنامه فردوسی گفت: زمانی که دانشجوی دانشگاه شیراز بودم به پدرم گفتم چه هدیه‌ای برای او از ایران ببرم و او گفت شاهنامه. مردم پاکستان به دلیل ویژگیهای وطن‌دوستانه شاهنامه علاقه زیادی نسبت بدان دارند.

وی در ادامه عشق به پهلوانان و قهرمانان را از دیگر پیامهای جهانی شاهنامه خواند و از امام خمینی (ره) به عنوان یک قهرمان جهانی یاد کرد.

استفاده فردوسی از زبان عامه در سرودن شاهنامه

جمیل اویسی با بیان اینکه استفاده از زبان عمومی در سرودن شاهنامه از دیگر نقاط قوت شاهنامه است، تصریح کرد: این استفاده از زبان عمومی موجب شده است تا شاهنامه برای عامه مردم همه فهم باشد اما فردوسی به گونه‌ای از زبان عامه استفاده کرده است که ساختار زبان اثر آسیب نبیند.

یاسر موحد فرد دبیرکل بنیاد فردوسی در ادامه نشست پیام دکتر جلال خالقی مطلق عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی و استاد دانشگاه هامبورگ را به این نشست قرائت کرد.

خالقی مطلق در این پیام آورده است: شاهنامه یک کتاب نیست بلکه یک کتابخانه است. اگر بپرسند از شاهنامه چه می‌توان آموخت، پاسخ من این است که بی اغراق از هر برگ شاهنامه می‌توان نکته‌ای آموخت. از شاهنامه تاریخ و فرهنگ باستان را آموخته‌اند. از شاهنامه آداب و رسوم و آئینهای نیاکان ما را آموخته‌اند، از شاهنامه ادبیات باستان ما را آموخته‌اند. از شاهنامه شاعری آموخته‌اند. از شاهنامه اخلاق نیکو آموخته‌اند. از شاهنامه کشورداری را آموخته‌اند، از شاهنامه هویت تاریخی، فرهنگی و ملی آموخته‌اند و از شاهنامه زبان فارسی را آموخته‌اند.

وی در ادامه گفته‌ است: امروزه اهمیت زبان فارسی در کنار اهمیت هویت تاریخی، فرهنگی و ملی مهمترین آموزه این کتاب است و این آموزه‌ها از همدیگر جدا نیستند. در تاریخ اسلامی ما پیش از فردوسی چندین رویداد برای برقراری و گسترش زبان فارسی انجام گرفت به ویژه آنچه در زمان فرمانروایی صفاریان و سامانیان رخ داد. اما نهادینگی زبان فارسی به دست فردوسی همیشگی شد و از آن زمان تا زمان صفویه که ایران مانند بقچه‌ چهل تکه‌ای به فرمانروایی‌های گوناگون تقسیم شده بود میهن اصلی ایرانیان زبان فارسی بود، تا باز ایران یکپارچگی باستانی خود را نه بدان گستردگی بازیافت و پس از آن نیز زبان فارسی هم چنان زبان رسمی ایران باقی ماند.

خالقی مطلق در پایان تصریح کرده است: در ایران زبانهای محلی گوناگونی رایج‌اند که همراه با دیگر آداب و سنن محلی فرهنگ ایران را پرمایه و رنگین می‌کنند. این زبانهای محلی را باید دوست داشت و پاس داشت ولی از سوی دیگر، گویندگان این زبانها نیز باید مرز خود را بشناسند و کارکرد هر یک از دو زبان محلی و ملی را به درستی بدانند، همه ملت ایران باید زبان فارسی را که بزرگترین شاخصه فرهنگ و ملیت و بزرگترین نگاهبان یکپارچگی ماست و بر پایه فرهنگ پرمایه خود در شمار زبانهای مهم جهان است، همچون جان خود گرامی بداریم.

در ادامه مراسم عبدالکریم تمنا شاعر افغانستانی مقیم ایران شعر بلندی را در وصف فرهنگ ایران و عظمت شاهنامه قرائت کرد.

محمد رجبی رئیس موسسه فرهنگی اکو نیز در ادامه نشست گفت: اگر امپراطوری ایرانی قبل از اسلام توسعه یافت،  توسعه امپراطوری ایران نیز بعد از اسلام  بود و یکی از عمده‌ترین دلایل این نفوذ پایدار به اعتراف همگان شاهنامه است.

 وطن پرستی فردوسی را با ناسیونالیسم غربی اشتباه نگیریم
وی افزود: وطن دوستی فردوسی را نباید با ایده ناسیونالیسم که محصول ایدئولوژی غرب است اشتباه گرفت، یکی از عوامل جهانی شدن شاهنامه این است که نگاهش انسانی، جهانی و فرا تاریخی است .اغلب اسطوره‌های شاهنامه از مادری غیر ایرانی زاده‌شده‌اند. این امر به این دلیل است که او می‌خواهد وحدت انسانی را برتر از اختلافات نژادی نشان دهد.

در پایان این نشست اسماعیل قادرپناه بخشهایی از شاهنامه را برای حاضران قرائت کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد