نوید دهقان

امشب وقتی چراغ ها ی سالن خاموش شد و نور روی گروه قمر افتاد در آن سکوت و تیرگی نوید دهقان  اینچنین خواند: 

 

 حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست
 هزار شعله ی سوزان و آه سرد اینجاست
 نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری ست
 بلوچ و کرد و لر و ترک و گیله مرد اینجاست
 بیا که مسئله بودن و نبودن نیست
 حدیث عهد و وفا می رود نبرد اینجاست
 بهار آن سوی دیوار ماند و یاد خوشش
 هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست
به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند
 چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست
جدایی از زن و فرزند سایه جان ! سهل است
 تو را ز خویش جدا می کنند ، درد اینجاست

  

امشب نمایشی از اجرای   موسیقی ایرانی  با انتخاب اشعاری بسیار زیبا جان  و روح تماشاچیان را نوازش داد.  

 

نظرات 8 + ارسال نظر
پرستوی سفید جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:38 http://n-hoseini.persianblog.ir

درود بر پروانه... ابیات زیبایی انتخاب کردید...

درود بر شما.. همان گونه که نوشتم این بیت ها انتخاب نوید دهقان بود و زیبایی آن به این بود که به نگاهی و نوایی جانسوز به حاضرین با این ابیات آغاز نمود.

مازیار شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:33

با سلام
نمی دونم چی بگم
چون بعضی دلشون نمی خواد واقعیت ببینن
فقط می گم عالی بود
اسفنگانتونم مبارک
شاد باشید

سلام
خسته نباشید از امتحانات حتمن ترم جدید شروع شده و شما دوباره مشغول هستید.
با سپاس

فریدون یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 21:03 http://www.parastu.persianblog.ir

.
.

کاش منهم
شاعری پر احساس، همچو ، م. سایه می بودم
جهان را نغمه می کردم
انسان را می سرودم
دست مهربانی را می بوسیدم
و پویایی را می ستودم
زیر سایبان دوست داشتن ها
شب را به امید روزگاری روشن می پیمودم
کاش منهم همچون، م. سایه می بودم
ف.ری.د.و.ن

http://www.youtube.com/watch?v=ajM1OADWWFk&feature=related

****************

درین نگاه که در شاخسار ِ تست
پرواز ِهزار پرنده ی عشق پیداست
ابر گریانست و دشت شیداست
ای غروب زندگانی
دلِ من کجا و یار کجاست؟
گر ببارد اشک من خون شب را
ز درونِ قلب ِ من، خورشید پیداست
در پرواز کهکشانی ام
به هر سو که کشانی ام
میم ِ سایه ام
آفتابم آینجاست
ف.ر.ی.د.و.ن

***********

با تشکر و سپاس از پروانه گرامی، و انتخاب ِ شعر پویای م. سایه
فریدون

شعرهای شما هم سراسر احساس و زیبایی است. و در عین داشتن ژرفا از لطافت خاصی برخوردار هستند.

علی آریا یکشنبه 2 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 21:20 http://serkherika.persianblog.ir/

.......
سلام
من اغلب به " پرواز با ..." سر می زنم
و از تنوع و رنگارنگی مطالب حظ می کنم
" ایران " " زن " "بودا " " فردوسی " و .....
همه موضوعات جذابی هستند که شما هوشمندانه
به آنها می پردازید.
ضمنا متاسف شدم که دیدار میسر نشد
به فیروز هم سلام می کنم.

محمد درویش دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 13:45 http://darvish.info

چه ابیات متناسبی با این روزها ... نه؟
می گویم شما هم خوب بلدین یه جاهایی برین و بعدش دل ما رو بسوزونین ها!
درود ...

شما که بیشتر دل ما رو سوزوندین با اون سفرتون برای جلو گیری از نابودی پارک ملی گلستان ...

محمد درویش دوشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 18:33

آهان!
پس می خواستین تلافی کنین! نه؟

راستش اگر هم می دانستیم،نمی تونستیم شما رو همراهی کنیم. چون به سالار قول داده بودیم باید کنسرت استادش می رفتیم
ما صبح جمعه گرگان بودیم

امیدوارم برنامه های آینده ما را بی خبر نگذارید

بابک سه‌شنبه 4 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:44

فوق العاده بود
بسیار لذت بردم

نوید دهقان سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:25 http://naviddehghan.ir

ساقیا لطف نمودی قدحت پر می باد

سالار کنارم نشسته و از دیدن پیام شما بسیار خوشحال است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد