فمینیسم در ایران

 

در تارنگار مهار بیابان زایی گفتگویی خواندنی، در باره ی جنبش زنان در ایران  در گرفته است. آقای درویش گرامی در پی تلطیف آقای لطیف  عبادی در باره ی زنان  ایران در پی نوشتار "فمینیستهای ایران : تکیه بر زنانگی یا ضعیفگی؟ "، ایشان  هستند. 

 

 با خواندن آن نوشتار و پیام هایی که بر آن در آنجا نوشته بود این جمله ی ژرف فروغ در ذهنم روشن می شود:

  « دنیا زشتی کم ندارد. زشتی های دنیا بیشتر بود اگر آدمی بر آن دیده بسته بود. اما آدمی چاره ساز است. » کوشش های هر دو طرف گفتگوی موافقین و مخالفین را در از بین بردن زشتی های دنیا می بینم. نویسنده ی نوشتار می کوشد تا نشان دهد زنان آنقدر در مقام ضعیفه بوده اند که این امر را خودشان هم باور کرده اند و مخالفانی هم که به روشنی این امر را باور ندارند می کوشند خلاف آن را به اثبات برسانند. 

این را در اینجا می آورم تا دوستان گرامی این وبلاگ نیز نظری بر آن بیفکنند. من همراه همسرم فیروز به بزرگداشت دوست گرامی مان آقای درویش  نشستیم و به گفتگو در باره ی آن پرداختیم . دیدگاهمان را در همان ستون پیام ها همراه شما خواهیم نوشت. 

نظرات 10 + ارسال نظر
فیروز جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 16:57


فمینیستهای ایران : تکیه بر زنانگی یا ضعیفگی؟
============================

در تمام این مقاله مفهوم ضعیفگی روشن می شود ولی مفهوم زنانگی و فمنیسم روشن نمی شود!

هر چیزی با شرایط زمانی و مکانی در نظر گرفته می شود مثلا سیر کردن شکم یک چیز عمومی در سراسر جهان است

«فمینیسم در جهان غرب پدیده ای است با ریشه ای عمیق و تاریخی که بنا به اقتضای شرایط زمانی ، مکانی ، اجتماعی ، سیاسی و نیازهای واقعی مردم آن دیار به وجود آمده و به تدریج شکل گرفته و در هر بخشی از جغرافیای آن نیز حالتی بومی و منحصر به خود گرفته است»

از این جمله ها این گونه برداشت می شود که در هر جا از غرب ، امریکا ، فرانسه،بوسنی، لهستان ، روسیه و ارمنستان ،گرجستان،... فمنیسم تعریف جدا گانه خودش را دارد

پس از آن می نویسید:

«اما همین واژه در کشور ما پدیده ای کاملا" وارداتی ، جدید و از آن مهمتر" تعریف نشده " است . بطور کلی برداشتی که از فمینیسم میشود این است که آنرا تفکر و جریانی اجتماعی و سیاسی برای دفاع از حقوق زنان می دانند .»


با توجه به دو بند بالا، همان گونه که در غرب،فمنیسم «در هر بخشی از جغرافیای آن حالتی بومی و منحصر به خود گرفته است» در ایران هم مردان و زنانی مفهوم بومی و منحصر به فرد مورد نظر خود را به آن داده اند


.» اما همین واژه در کشور ما پدیده ای کاملا" وارداتی ، جدید و از آن مهمتر" تعریف نشده " است»

به نظر نمی آید نویسنده با واژه های « وارداتی و جدید» مشکل داشته باشدپس احتمال میدهم ایشان این واژه ها از متن بردارند چون خودشان برای نشر نظرشان از اینترنت وارداتی استفاده می نمایند و یا ....



»فمینیسم در جهان غرب پدیده ای است با ریشه ای عمیق و تاریخی که بنا به اقتضای شرایط زمانی ، مکانی ، اجتماعی ، سیاسی و نیازهای واقعی مردم آن دیار به وجود آمده و به تدریج شکل گرفته و در هر بخشی از جغرافیای آن نیز حالتی بومی و منحصر به خود گرفته است . اما همین واژه در کشور ما پدیده ای کاملا" وارداتی ، جدید و از آن مهمتر" تعریف نشده " است . بطور کلی برداشتی که از فمینیسم میشود این است که آنرا تفکر و جریانی اجتماعی و سیاسی برای دفاع از حقوق زنان می دانند . اما اینکه این حقوق به دست نیامده یا از دست رفتهء زنان چه هستند و به چه شیوه ای باید به دست بیایند، مبحثی است که از جامعه ای به جامعه ای دیگر و از ذهنی به ذهن دیگر متفاوت است . این ناهمگونی در خواسته های سیال و شیوه های تلاش برای رسیدن به آنها شامل فعالیتهای فمینیستی نوپا در ایران نیز میشود»


تا این جا دو بند اول نوشتار که هر بند شامل چند خط می شد بررسی گردید پس از این تا پایان نوشتار، نویسنده با شروعی مبنی بر آن که می خواهد حقوق به دست نیافته زنان را توضیح دهد و یا شیوه ی به دست آوردن آنها و موارد ناهمگونی در خواسته های فمینستها چه از دید خودش ویا فمینیستها توضیح دهد. البته پس از آن که در پنج خط اول این موضوع را روشن می کند اما می بینیم تا پایان نوشتار به مطالب دیگری می پردازد مانند ضعیفگی تاریخی زنان ایران ،نبودن زن برجسته و غیرو.



با خواندن این بند:

«. بطور کلی برداشتی که از فمینیسم میشود این است که آنرا تفکر و جریانی اجتماعی و سیاسی برای دفاع از حقوق زنان می دانند . اما اینکه این حقوق به دست نیامده یا از دست رفتهء زنان چه هستند و به چه شیوه ای باید به دست بیایند، مبحثی است که از جامعه ای به جامعه ای دیگر و از ذهنی به ذهن دیگر متفاوت است . این ناهمگونی در خواسته های سیال و شیوه های تلاش برای رسیدن به آنها شامل فعالیتهای فمینیستی نوپا در ایران نیز میشود»



ما منتظر تعریف حقوق زنان و فمینیسم می شویم ولی موضوع گم می شود، فروغ فرخزاد زاری کن و دیگر زنان تزئینی و خنثی و..و و. فعلن کاری به فروغ و دیگران نداریم پرسش این است در ابتدای بند قرار است ناهمگونی خواسته های فمنیست ها مطرح شود ، چه شد؟

فریدون شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:23 http://www.fridoun.persianblog.ir

دوستان گرامی

فمینسم فلسفه و ابزاریست برای احقاق حقوق زنان . جنبشی است برای سر نگونی مرد سالاری٬ لغو تبعیض ها٬ و برقراری عدالت و برابری در کلیه ی شئون اجتماعی.

مهم نیست ما در کجای این جهان خاکی قرار گرفته باشیم. همه ما به نحوی برای پس زدن تبعیض ها و رسیدن به رفاه و عدالت اجتماعی تلاش می کنیم.

این شیوه مبارزه در کشور های مختلف است متفاوت است٬ نه فلسفه فمینیسم .
مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

یادمان باشد٬ فمینیسم مربوط به جنس زن نیست . فمینسیم تفکر ی است که انسان آزاده را وامیدارد برای برابری مرد و زن تلاش کند. در این مبارزه چون زنان از سهم کمتری برخوردار بوده اند تلاش بیشتری کرده اند لذا فلسفه فمینسم در ذهن در رابطه با زنان تداعی شده است.




فریدون گرامی
چون فیروز اینجا نیست می نویسم.
او هم درست همان دیدگاه شما دارد .
---
دکتر مریم حسینی در کتابی به نام "زن ستیزی در ادبیات کلاسیک " متن های ادبیات کلاسیک در باره ی زنان را یک جا آورده است. در نشستی بر نقد این کتاب نویسنده گفت:نظامی و فردوسی فمنیست بود ند و سعدی و خاقانی زن ستیز...

خانم بهفر که استاد دانشگاه هستند بی درنگ به او اعتراض کردند که معنای فمینیست این نیست و فمینیستها به زنان می گویند ازدواج نکنید تا بچه دار نشویدو....
همه زندگی و اندیشه ی سیمون دوبوار و سارتر را می شناسیم وی از خانم دوبوار گفتند که چنین فکر می کرد و .. و شاعران و نویسندگان ایرانی اصلن در این تعریف ها نمی گنجند .
نویسنده هم پاسخی مانند پاسخ شما داد که فمینیست برای او مفهوم عامی دارد.

به هر روی من هم تدیدگاه انسان دوستانه شما را می پسندم ولی باید دیدگاههای گوناگون را بررسی و مطالعه کرد شاید بهتر بتوان در این راه گام برداشت.
با سپاس فراوان

فریدون شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:38



Feminism : A social theory or political movement supporting the equality of both sexes in all aspects of public and private life; specifically, a theory or movement that argues that legal and social restrictions on females must be removed in order to bring about such equality


مطلب فوق از من نیست اما حرف دل مرا زده است

پرستوی سفید شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:40 http://n-hoseini.persianblog.ir

درود بر شما... حیف به همان دلایلی که خبر دارید وقت ندارم در بحث مشارکت کنم ...این بحث مورد علاقه من است و خیلی دوست داشتم با دوستان وارد گفت و گو شوم ولی حیف... سلام به همه به ویژه آقای فیروز گرامی برسانید. امیدوارم در سفر سمرقند با خیال راحت و وقت کافی گفت و گو کنیم!
دوست تان دارم.

درود بر دوست گرامی
امیدوارم به زودی خواننده ی نوشتارت در باره فمنیسم باشیم. می دانم باید فکرت آزاد باشد تا بتوانی بخوانی و بنویسی.
حتمن این سفر به همه ی ما خوش میگذرد . سفر به ایران بزرگ!.. چه می شود

من و فیروز تازه سال های ابتدایی عمرمون رو می گذرونم
خودت که میدانی فیروز یک پنجاه سال رو صفر کرده دو سالشه من هم چند ماهی مونده کیلومترم صفر شه می بینی از تو جوونتریم
فدای مهربونیت

روشنک شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 23:44 http://www.parandeazad.blogfa.com

سلام .
از آشنایی با شما و خواندن نوشته هایتان بسیار خوشحال شدم . بیشتر به شما سر می زنم و استفاده می کنم . .. : )

سلام
چند روزی است که شما را می شناسم ، دیوار نوشت هایتان را می خوانم مانند این است که ،سالها روشنک مهربان را می شناسم.
پیوند دو تار نگار را گرامی می دارم.

پاتوق گورکن ها یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 13:19

فمینیسم ایرانی به یک جوک می ماند به ازادی جنسی زن خوشبین و به جنس مرد بد بین است!!

محسن یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 23:45 http://after23.blogsky.com/

اصلن در یک جامعه ایکه به مفهوم انسان به طور مطلق نگاه می کند، فمینیسم محلی از اعراب ندارد. فمینیسم در جوامع عقب افتاده ای چون کشور ما معنا دارد ولی مگر مرد با شعور و در جامعه ما آزادی دارد؟ صرف این که می تواند خیر سرش چند زن بستاند می شود آزادی؟ خراب شود آن آزادی نرینه که با ازدواج بیش از یک بار معنا پیدا می کند.
به قول محمدعلی ابطحی، البته با دخل و تصرفاتی از خودم:
چه خوب است که روزی به اسم روز زن نداشته باشیم.
چه خوب است که روزی به اسم روز کارگر نداشته باشیم.
چه خوب است که روزی به اسم روز ......... نداشته باشیم.

چه خوب بود وقت داشتید و لینکها را می خواندید و شعار گونه از بحث فمینسم گذر نمی کردید.
نه شما دیگر دوستان نیز هیچ یک این وقت را نداشته اند.
با این حال باز هم از اینکه همین قدر وقت گذاشتید سپاسگزارم

پروانه دوشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 13:13

میدونی از کی باب شد که" اول خانم ها" یا"خانم ها مقدم هستند". این موضوع از عصر غار نشینی انسان باب شد. چطوری؟ اینطوری که انسان غار نشین هر وقت می خواست برود تو غار اول خانم ها را می فرستاد که اگر حیوان درنده ای آنجا بود اول آنها را بخورد و یا وقتی میخواست از غار خارج شود اول خانم ها را می فرستاد که اگر باز حیوان درنده کمین کرده باشد اول خانم ها را بخورد خلاصه این موضوع از آن موقع تا به حال باب شد .

این پیام را دوستی گرامی که ۹۰ سال دارند دریافت کردم


عمرشان دراز

محمد درویش سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:17 http://darvish.info

درود بر پروانه و فیروز عزیز
فقط خواستم دوباره و مجدداً قدردانی خود را از حضور مؤثرتان در این جستار مهم و چالش برانگیز اعلام دارم. درس های فراوانی را به همه ما آموختید.
زنده باشید و از نیمه دوم زندگی لذت ببرید ...

درود بر شما
خوشحالم که توانستیم در آن جا همراه شما دوستان گرامی باشیم. یاد بگیریم و دوستان نو داشته باشیم

به امید به روزی برای ایران کهن

پروانه چهارشنبه 28 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:06

http://www.fasleno.com/archives/women/000240.php

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد