در سیرت پادشاهان

باب نخست گلستان در سیرت پادشاهان با ۴۷ حکایت است.شخصیت های این باب پادشاه و مشاورُ وزیر و رعیت و غلام ، انوشیروان و بزرجمهرو.... هستند.

این انتخاب سعدی  در نخستین باب، اندیشه بر انگیز است. سعدی نگاهی  یکسو ، آرمانی و انتزاعی  ندارد. سعدی اخلاق و رفتار را بر اساس واقعیتها می بیند راه رسم کشور داری و آیین با یکدیگر زیستن را که آمیخته با فرهنگ و تار و پود ماست، در گلستان و بوستان می آموزد. درس های اخلاق را ازلی و ابدی نمی بیند. سعدی وجود پادشاهان و امیران و حکمرانان را می بیند و با نصحیت دادن به آنها و آموزش ره و رسم کشور داری با کمک مشاوران و همراهان خوب و آیین مردم داری را در حکایت ها یش به آنها یاد آور می شود.. 

 این روزها که نزدیک انتخابات هستیم و شور انتخابات چهره ی شهر، ایمیل های فورواردی، خبرهاو... وبلاگ ها  را تحت تاثیر قرار داده است گاهی که به تماشای جوانانی که بر اتومبیل های خود پوستر تبلیغاتی نصب کرده و با شال و مچ بند و نوار رنگی بر برف پاک کن و... شکل زنده ای به کوچه و خیابان می بخشند یا خواندن خبرها و تماشای سخنرانی کاندیداها، یک یک حکایت های این باب برایم دوره می شود که رییس جمهور چه کرده ای که بسیاری رای شان بر این است که تو دوباره انتخاب نشوی!  و یا مردم چه کرده اید که حالا مجبور به این واکنش ها شده اید....

 

تا پایان انتخابات با چند حکایت از گلستان خواهم بود. 

 

خواب سبکتگین

یکی از ملوکِ خراسان محمود سبکتکین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده مگر چشمان او که همچنان در چشم خانه می‌گردید و نظر می‌کرد سایر حکما از تأویل این فرو ماندند مگر درویشی که به جای آورد و گفت:« هنوز نگران است که مُلکش با دگرانست.»

بس نامور به زیر زمین دفن کرده‌اند     کز هستیش به روی زمین بر نشان نماند
وان پیر لاشه را که سپردند زیر گل     خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند
زنده است نام فرّخ نوشین روان به خیر     گر چه بسی گذشت که نوشین روان نماند
خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر     زان پیشتر که بانگ بر آید فلان نماند

 

گلستان سعدی باب نخست در سیرت پادشاهان

نظرات 4 + ارسال نظر
فریدون سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 19:09 http://www.farhang4.blogspot.com

هرچه بیشتر عمرم می گذرد بیشتر به اشعار سعدی علاقمند می شوم . ناگفته نماند که هنوز با بسیاری از اشعار و واژهای این شاعر بزرگ آشنا نیستم . ولی کم کم اگر فرصتی دست دهد بیشتر سعدی خواهم خواند. وقتی آثار نویسندگانی چون سعدی٬ حافظ ٬ خیام و دیگرا شاعران به نام را می خوانم شرمم می آید که دست به قلم ببرم و چیزی بنویسم. چون هر آنچه که بخواهم بنویسم این بزرگان ادب قبلن با زبانی شیوا و بیانی شیرین و تفکری ژرف نوشته اند و نیاز به باز گویی ندارد
کافیست برای هر بیان هر مطلب و احساسی شعری از این شعرا را باز گو کنیم.

ممنون از شما که در این سرای سخن ( بلاگ تان) ٬ از سخن سرایان بنام یاد می کنید
با صمیمانه ترین درود ها

شعر خواندن را از دوران نوجوانی با خواندن شعرهای فروغ آغاز کردم. شعر کلاسیک را دوست داشتم ولی مثل این بود که خیلی با آن فاصله داشتم. خواندن برخی آثار ادبی نیاز به گذشت عمر دارد .
آنچه سعدی و یا دیگران گفته اند، همه می دانند ولی شکل بیان آنها با هم فرق می کند.
شما با واژه ها و احساسات امروز به بیان این ها می پردازید شاعران کلاسیک ما شاید به دلیل بیسوادی مردم در آن زمان اجبار به سرودن آهنگین و با وزن و قافیه بوده اند تا در یاد مردم بماند ولی امروزه بیان هم تغییر کرده است. من از خواندن شعرهای شما و دیگر دوستان بزرگوار شاعر این وبلاگ همانند علی گرامی و شهرام گرامی بسیار لذت می برم و برخی از آنها در ذهنم نقشی ماندگار می بندند.

«...هنوز با بسیاری از اشعار و واژهای این شاعر بزرگ آشنا نیستم .»
سعدی در نظامیه بغداد(حوزه علمیه ها بازمانده همان نظامیه ها هستند) درس خوانده و بسیاری غزلیات به زبان عربی داد. واژه های عربی بسیاری در آثار سعدی دیده می شود که به نظر من اگر کمتر بود بیشتر در یادها می ماند. جالب است که وقتی آثار سعدی را می خوانم می بینم که بیشتر جمله ها و مصرع و بیت ها که به صورت مثل بین مردم سینه به سینه نقل شده تقریبن از واژه های فارسی استفاده شده است.
شاید دلیل نا آشنایی شما با این واژه ها عربی باشد.

واژه نویی به همراهتان آوردید: وبلاگ= سرای سخن
قابل اندیشیدن است.

با سپاس فراوان

فریدون سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 20:29 http://www.farhang4.blogspot.com

راستی در شور و عشق سعدی یادم رفت به مطلب اصلی که مورد نظر شما بود یعنی انتخابات بپردازم . به نظر من حضور در صحنه و شرکت کردن در انتخابات یک گام به پیش است. گرچه تغیرات چشم گیری را نمی شود انتضار داشت. چون زیر بنای اقتصادی و اهرم های آن از تفاوت های چشم گیری برخوردار نیستند . تا زمانیکه این اهرم ها در جامعه تعیر نکند انتضار زیادی نمی توان داشت. ولی باید بدانیم سوی حرکت به پیش است

ر و ز ب ه چهارشنبه 13 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 00:33 http://hazrat-eshgh.com

نامه به صندلی دهم.

حضرت عشق به روز شد!

فقط یک بهار پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:34

درود بر شما. پروانه ی گرامی بسیار تصمیم خوبی گرفتید که از گنجینه ی سعدی ی بزرگ تا پایان انتخابات گوهر افشانی کنید. من چون همیشه خواننده ی گزینش های ژرف شما خئواهم بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد